سپرده سرمایهگذاری کوتاهمدت
به آندسته از سپردههای سرمایهگذاری اطلاق میشود که برای مدت حداقل یک ماه افتتاح شده و قابل تمدید برای دورههای یک ماهه بعد نیز خواهند بود. تمدید مدت مطابق شرایط قرارداد میتواند بطور خودکار و نامحدود انجام گیرد. ضمناً وجه این نوع از سپرده سرمایهگذاری در هر زمان توسط صاحب حساب قابل برداشت خواهد بود.
ب-۲) سپرده سرمایهگذاری بلندمدت
به سپردههای سرمایهگذاری اطلاق میشود که سپردهگذار مبلغی معین را برای مدت معین مطابق قرارداد منعقده نزد بانک تودیع و نگهداری مینماید. سپرده سرمایهگذاری مدتدار با توجه به مدت میتواند هر یک از انواع زیر را شامل شود:
- سپرده سرمایهگذاری یک ساله ۴٫ سپرده سرمایهگذاری چهار ساله
- سپرده سرمایهگذاری دو ساله ۵٫ سپرده سرمایهگذاری پنچ ساله
- سپرده سرمایهگذاری سه ساله
۱ ادبیات پژوهش
۱٫۱ مقدمه
یکی از موقعیتهای تصمیم، نیازسنجی یا پیشبینی تقاضا است که پیشبینی، فرآیند برآورد موقعیتهای ناشناخته است (آرمسترانگ، ۲۰۰۱). برای موفقیت در دنیای متغیر امروز، تصمیمهای سازمانهای فعال در کسب و کار متکی به پیشبینیهای انجام شده با حداقل خطا است که در گرو داشتن یک سیستم پیشبینی مناسب است (آبراهام ولدالتر،۱۹۸۳).
انتخاب یک روش پیشبینی از بین چند روش، یک مرحله مهم است که با توجه به روشهای مناسب و اندازهگیری خطاهای پیشبینی و مقایسه آنها با همدیگر میتوان به یک روش مناسب و مطلوب دست یافت.
در این بخش در ابتدا توضیحاتی در رابطه با تعاریف کلی و روشهای پیشبینی بیان میشود. در ادامه با توجه به موضوع پژوهش که مقایسه دو مدل شبکه عصبی مصنوعی و مدل باکسـ جنکینز است توضیحاتی درباره سریهای زمانی، مدل باکس ـ جنکینز و شبکههای عصبی مصنوعی ارایه میشود و در انتهای بخش اول از فصل دوم شاخصهای خطا، به عنوان ابزاری برای مقایسهی مدلها معرفی میشوند.
۱٫۲ پیش بینی و مدلهای پیش بینی
۱٫۲٫۱ تعریف پیش بینی
در یک تعریف کلی، فرایند پیشگویی شرایط و حوادث آینده را پیشبینی نامیده و چکونگی انجام این عمل را پیشبینی کردن نامیده میشود (بوکوتا، ۲۰۰۲).
هر سازمانی جهت تصمیمگیری آگاهانه باید قادر به پیشبینی کردن باشد. از آنجایی که پیشبینی وقایع آینده در فرآیند تصمیمگیری در سازمان نقش عمده ای را ایفا می کند، پیشبینی کردن برای بسیاری از سازمانها و نهادها حائز اهمیت بالقوهای است. بنابراین بیشتر تصمیمات مدیریت در تمام سطوح سازمان به طور مستقیم و یا غیر مستقیم به حالتی از پیشبینی آینده بستگی دارد.
در مدیریت استراتژیک، پیشبینی شرایط عمومی اقتصاد، نوسانات قیمت و هزینهی تغییرات تکنولوژی، رشد بازار و امثال آن در ترسیم آینده بلندمدت شرکت موثر است. به همین دلیل است که کنترل هر فرایند، منوط به پیشبینی رفتار دوره فرآیند در آینده است. برای مثال ممکن است که در یک دوره فرآیند دستگاهی بیش از حد معین کار کند و تعداد اقلام معیوب تولید شده افزایش یابد. بنابراین برای شناسایی به موقع این نقص باید از روش های مناسب پیشبینی استفاده نموده و نسبت به تصحیح و یا حذف آن با توجه به شرایط موجود اقدام نمود (ریفنس، ۱۹۹۷).