پایان نامه های رشته مدیریت

دانلود پایان نامه های رشته مدیریت بازرگانی دولتی صنعتی و...

به وبلاگ من خوش آمدید

:: رام رایگان گوشی های هواوی
:: رقص نور لیزری
:: هدیه ولنتاین
:: کادو تولد

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان پایان نامه های رشته مدیریت و آدرس management-thesis.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:








پایان نامه تحلیل ارتباط میان فرآیند چرخه دانش و مسیر شغلی

چکیده

سازمان‌ها برای مقابله با تهدیدات محیطی و استفاده فرصت‌های احتمالی، ناچارند ظرفیت‌ها و توانمندی درونی خود را بشناسند، نقاط ضعف را بیابند و به تقویت نقاط قوت بپردازند. در چنین شرایطی سازمان‌هایی موفق و کامیاب هستند که ضمن کسب دانش و آگاهی وسیع از عوامل محیطی برای حفظ حیات خود، بتوانند زمینه رشد و پویایی و افزایش عملکرد سازمان را بهبود بخشند. یکی از راههای تحقق این امر مقوله مدیریت دانش است و امروزه مدیریت دانش به عنوان منبعی مهم درجهت مزیت رقابتی و ارزش آفرینی شناخته شده است. تغییرات سریع و رشد روزافزون دانش و اطلاعات، هر سازمانی را بر آن می دارد تا برای بقاء، تمام تلاش خود را در مدیریت دانش به کار گیرد.

حوزه مدیریت دانش هر روز گسترده تر می شود و سازمان صنعت، معدن و تجارت زنجان درصدد آشنا کردن کارکنان خود با دانش روز است. در این میان فرآیند چرخه دانش در سازمان صنعت، معدن و تجارت زنجان امری ضروری برای افزایش علم و دانش کارکنان و انجام صحیح وظایف می باشد.

در این پژوهش به بررسی ارتباط میان چرخه دانش از حوزه مدیریت دانش و مسیر شغلی از حوزه مدیریت سرمایه انسانی پرداخته ایم. جامعه آماری این تحقیق شامل کارکنان سازمان صنعت، معدن و تجارت استان زنجان می‌باشد. در ضمن داده‌های جمع‌آوری شده از طریق پرسشنامه با روش مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار لیزرل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته‌اند.

نتایج حاصل از فرضیه‌ها بیانگر این مطلب می‌باشد که بین جذب، ذخیره، اشتراک و بکارگیری دانش با مسیر شغلی ارتباطی معنی‌دار و مثبت وجود دارد.


 

 

فصل اول

 

کلیات تحقیق

 

مقدمه

عصر کنونی، عصر تحولات شتابنده و غیرقابل پیش‌بینی است. وضعیت مدیریت در جامعه ما بیانگر عدم توازن میان پیچیدگی‌های روزافزون سازمان‌ها و عدم توانایی‌های این سازمان‌ها در پیش‌بینی و مقابله با این تحولات می‌باشند. سازمان‌ها برای مقابله با تهدیدات محیطی و استفاده فرصتهای احتمالی، ناچارند ظرفیت‌ها و توانمندی درونی خود را بشناسند، نقاط ضعف را بیابند و به تقویت نقاط قوت بپردازند. مسائل و مشکلات مدیریت آن چنان پیچیده و گسترده شده‌اند که تشخیص آنها به آسانی میسر نیست و ماهمیت انسانی سازما‌ن‌ها و پیچیده بودن رفتارهای کارکنان، این پیچیدگی را مضاعف کرده است.

در چنین شرایطی سازمان‌هایی موفق و کامیاب هستند که ضمن کسب دانش و آگاهی وسیع از عوامل محیطی برای حفظ حیات خود، بتوانند زمینه رشد و پویایی و افزایش عملکرد سازمان را بهبود بخشند (رحیمی و نجفی، 1386 : 11).

یکی از راه‌های تحقق این امر مقوله مدیریت دانش[1] است. مدیریت دانش از اواخر دهه 1970 مطرح گردید. در گذشته‌ای نه چندان دور، قدرت و مزیت رقابتی یک سازمان یا یک جامعه، دسترسی بیشتر به منابع مادی محسوب می‌شد. اما اکنون شرایط جامعه متحول شده و اصلی‌ترین مزیت رقابتی برای سازمان‌ها، توان آنها در مدیریت دانش محسوب می‌شود (خوانساری، 1384: 3).

اگر از دیدگاه سیستمی به سازمان‌ها بنگریم و سازمان را مجموعه‌ای از سیستمها بدانیم که به شکلی هماهنگ و متعامل به فعالیت مشغولند، در آن صورت مدیریت دانش هم یکی از سیستمهای وظیفه‌ای شمرده می‌شود که نقش و عملکردی همچون سایر سیستمهای وظیفه‌ای نظیر سیستم مدیریت منابع انسانی و مسیر شغلی و غیره بر عهده دارد (اعرابی وموسوی، 1389: 9).

به گفته پیتر دراکر راز موفقیت سازمانها در قرن 21 همانا مدیریت دانش است (اورمزدی، 1386). بنابراین مدیریت سازمان‌ها باید با تکیه بر دانایی، امکان اتخاذ تصمیمات معقول تر در موضوعات مهم و بهبود عملکردهای مبتنی بر دانش را پیدا کنند. از اینرو مدیریت دانایی موضوعی مهمتر از خود دانایی محسوب می‌شود که در سازمانها به دنبال آن است که نحوه چگونگی تبدیل اطلاعات و دانسته های فردی و سازمانی را به دانش و مهارتهای فردی و گروهی تبیین و روشن نماید. امروزه مدیریت دانش به عنوان منبعی مهم درجهت مزیت رقابتی و ارزش آفرینی شناخته شده است (ابراهیم سبا و جنیفر راولی[2]، 2010).

فقدان سازوکارهای صحیح ارزیابی و پیاده‌سازی مدیریت دانش، این سرمایه‌گذاری را در ذهن مدیران تنها به یک هزینه اضافی تبدیل کرده است. از اینرو سازمان‌ها باید محیطی را برای اشتراک و انتقال و تقابل دانش در میان اعضای خود بوجود آورند و سعی در ایجاد بسترسازی و شناسایی عوامل زمینه‌ای جهت استقرار مدیریت دانش در سازمان نمایند (فایرستون و مک ال روی[3] ، 1387: 127).

مدیریت دانش در عصر جدید، تحولات شگرفی را در مباحث مدیریتی ایجاد کرده است. با توجه به اینکه مدیریت ، تنها به دانش کد شده و مستند شده اکتفا نمی‌کند، بسیاری از سازمان‌ها و شرکت‌های جهان با تکیه بر دانش ضمنی و آشکار خود، درصدد ارتقای جایگاه رقابتی و افزایش اثربخشی و بهره‌وری خود هستند. در راستای رسیدن به این اهداف، مدیریت دانش به دنبال تصرف دانش، خرد و تجربیات با ارزش افزوده کارکنان و نیز پیاده‌سازی، بازیابی و نگهداری دانش به عنوان دارایی‌های سازمان است (اورمزدی ، 1386).

1-1- بیان مسئله

در جهان امروزی، دانش به عنوان یک منبع کلیدی تبدیل شده است و برای بقای سازمانها بسیار حیاتی می باشد. سازمان‌ها در مواجهه با محیط‌های پویا، در حال پی بردن به یک دارایی وسیع و پراکنده در سازمان هستند. این دارایی ارزشمند، دانش سازمانی است که نه تنها در سازمان‌های تجاری، بلکه در سازمان‌های دولتی و غیرانتفاعی ارزش آنها آشکار شده است (عطاپور ، 1388).

تغییرات سریع و رشد روزافزون دانش و اطلاعات، هر سازمانی را بر آن می‌دارد تا برای بقاء تمام تلاش خود را در مدیریت دانش به کار گیرد. لذا سازمانها در پی شناسایی عوامل زمینه ساز و نیز بسترسازی به منظور ایجاد مدیریت دانش برآمده‌اند تا به موقع از منابع دانشی خود و محیط پیرامون بهره برداری کنند. امروزه سازمانهای بسیاری در زمینه توسعه دانش در سطوح مختلف سرمایه‌گذاری کرده و موفق بوده‌اند، اما سازمان‌های بسیاری نیز با شکست مواجه شده‌اند.

حوزه مدیریت دانش هر روز گسترده‌تر می‌شود و سازمان صنعت، معدن و تجارت زنجان درصدد آشنا کردن کارکنان خود با دانش روز است. در این میان فرآیند چرخه دانش در سازمان صنعت، معدن و تجارت زنجان امری ضروری برای افزایش علم و دانش کارکنان و انجام صحیح وظایف می‌باشد. معلوم نیست که فرآیند چرخه دانش در سازمان صنعت، معدن و تجارت زنجان به طور کامل جریان می‌یابد و کارکنان تمامی سظوح در این فرآیند قرار می گیرند و از دانش بهره می‌برند و این امر موجبات توسعه مسیر شغلی[4]کارکنان و رضایت آنها را فراهم می‌آورد.

 براي دانلود متن کامل پايان نامه اينجا کليک کنيد.



نوشته شده توسط مدیر سایت در جمعه 4 تير 1395

پایان نامه : تدوین استراتژی های بازرگانی با استفاده از رویکرد تلفیقی رگرسیون چندگانه، SWOT ، QFD

چکیده

صنعت نساجی به عنوان یکی از صنایع مادر و اشتغال زا می‌تواند با برنامه ریزی های دقیق، گام موثری در راه توسعه صادرات و افزایش در آمد ارزی و در نتیجه شکوفایی اقتصاد ملی بردارد، که در این بین شرکت ریسندگی خاور، بعنوان یکی از کارخانه های نساجی گیلان با قدمت 30 ساله گامهای موثری را در این فرایند برداشته است. با وجود اینکه در تمام کشور های دنیا گام اول برای صنعتی شدن و رشد اقتصادی، صنعت نساجی که نقش بسیار مهمی‌در خود کفایی و اشتغال زایی بسیاری دارد، اما متسفانه در کشورمان به این صنعت پر ارزش دچار بی مهری های فرآوانی شده است و صنعت نساجی ایران که در دنیا قطب نساجی محسوب می‌شده بالاخص در فرش بافی بوده است دچار سقوط بسیار زیاد از اوج به زیر شده است. با توجه به تحقیقات صورت گرفته در این صنعت، لزوم تدوین برنامه های استراتژیک و ارزیابی محیط خارجی و داخلی آن، احساس می‌شود، که در این پژوهش با تدوین ماتریس SWOT به ارزیابی محیط خارجی و داخلی شرکت ریسندگی خاور پرداختیم. جامعه آماری پژوهش را مدیران و کارشناسان تولیدی و ستادی این شرکت که مجموعاً 60 نفر می‌باشند، تشکیل داده اند و چون تعداد افراد جامعه محدود است، بنابراین نمونه گیری انجام نشد و همه افراد جامعه به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات برای ارزیابی محیط داخلی شرکت از پرسشنامه اول که در چهارچوب مدل BSC تدوین گردیده بود استفاده شد و جهت ارزیابی محیط خارجی از پرسشنامه دوم به روش FMEA برای شناسایی تهدید، و از مدل SMEA، برای شناسایی فرصت های بیرونی استفاده گردید، پس از تائید روایی پرسشنامه ها از طریق روش محتوایی و همچنین تائید پایایی آنها از طریق روش آلفای کرونباخ (86/0) برای پرسشنامه اول و (84/0) برای پرسشنامه دوم اطلاعات بدست آمده جهت تدوین ماتریس SWOT، با روش مذکور مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، در حوزه SO( 4 استراتژی)، در حوزه( WO5 استراتژی)، در حوزه( ST5 استراتژی) و در حوزه( WT 2 استراتژی) پیشنهاد گردید، لازم به توضیح است جهت تحقق هداف هریک از استراتژی های تلفیقی پیشنهاد شده، در تحلیل نقاط قوت و ضعف تاثیر سازه های ( فرایند داخلی، رشد و یادگیری و مشتری) بر منظر مالی از مدل BSC توسط رگرسیون گام به گام و برای گسترش عملکرد بین مشتری و شرکت ازQFD مورد بررسی قرار گرفت، نتایج نشان داد که شرکت برای بهره گیری از فرضصت های بیرونی و تعدیل تهدیدات در فاکتور های فرایند داخلی، مشتری و مالی دارای نقاط قوت بیشتری است و بیشترین نقاط ضعف شرکت در منظر رشد و یادگیری مربوط به حوزه منابع انسانی می‌باشد. همچنین نتایج گام به گام نشان داد که عوامل تاثیر گذار بر سازه های مالی این شرکت تکنولوژی مدرن، رضایت کارکنان و قیمت گذاری مناسب محصولات می‌باشد.
کلید واژه: برنامه ریزی استراتژیک، ماتریس SWOT، شرکت ریسندگی خاور

فصل اول :

 

کلیات تحقیق

 

1-1 مقدمه

فرموله کردن استراتژیک و اجرای آن، مسئولیت کلیدی مدیران اجرایی در هرسازمانتجاری است. توسعه استراتژی شامل آنالیز وضعیت موجود و وضعیت آرمانی است و سپس تصمیم گیری در خصوص تعیین اثر بخش ترین راه برای نائل آمدن به اهداف نسبی است. (koo etal. 2011) در واقع برنامه ریزی استراتژیک فرایند تعیین اهداف سازمانی و اتخاذ تصمیم درباره طرحهای جامع عملیاتی واجرای برای تحقق آن اهداف است. (انصاری و همکاران 1388) با وجود اهمیت برنامه ریزی استراتژیک هنوز در بسیاری از سازمانها تاثیر حیاتی آن در رسیدن به اهداف سازمان به خوبی درک نشده وحتی دربعضی از مواقع مدیران آن را یک کارتجملی و پرهزینه می‌دانند ( همان منبع) صنعت تولیدنخ از نظرتنوع محصول، فراگیری متقاضیان واهمیتی که دررفع نیازهای شرکتهای تولید منسوجات دارد درصنایع کشور با اهمیت است. اما با وجود سهم قابل توجه این صنعت در اقتصاد کشور و نقش اثرگذار در امر اشتغال زایی وقابلیت فوق العاده آن در انتقال تکنولوژی، متاسفانه در تولید برخی محصولات از پویایی لازم برخوردار نبوده است. [1]با توجه به تحقیقات صورت گرفته در این صنعت لزوم تدوین برنامه های استراتژیک و ارزیابی محیط خارجی و داخلی آن، احساس می‌شود، فرایند ارزیابی محیط داخلی و خارجی سازمان، تحلیل درونی و بیرونی نامیده می‌شود، که نوعی مقیاس واقعبینامه وقابل اعتماد برای ارزیابی سازمان فراهم می‌آورد، زیرا شامل شناسایی زمینه های ضعف، قوت، تهدید و فرصت می‌باشد. (Rowley dj. etal. 1997)

لذا دراین پژوهش قصد براین است که به تدوین استراتژی SWOT برای شرکت ریسندگی خاور برآییم. در این فصل ضمن ارائه ی بیان مساله، موضوعات مربوط به اهداف تحقیق، چهارچوب نظری تحقق، سوالهای تحقیق، روش شناسی تحقیق، قلمروتحقیق و تعارف اصلاحات و واژگان به کار رفته در تحقیق نیز شرح داده می‌شود.

 

 

1-2 بیان مسئله

صنعت تولید نخ از نظر تنوع محصول، فراگیری متقاضیات و اهمیتی که در رفع نیازهای شرکتهای تولیدمنسوجات صنابع کشور با اهمیت است. اما با وجود سهم قابل توجه این صنعت در اقتصاد کشور و نقش اثرگذار در امر اشتغال زایی و قابلیت فوق العاده آن در انتقال تکنولوژی، متاسفانه در تولید برخی محصولات از پویایی لازم درزمینه عمق بخشی به تولیدداخل، بومی‌سازی دانش فنی وتولیدمحصولات جدیدو قابل رقابت در سطح جهانی برخوردار نبوده است. از این رو برنامه ریزان تلاش دارندتا باشناسایی مزیت ها و محدودیتها و به کمک علم مدیریت استراتژیک، موجبات توفیق صنایع تولیدات داخلی را فراهم آورند(koo etal. 2011) مدیریت استراتژیک، فرایندی است که سازمانها می‌توانند با شناخت متقابل خود و محیط پیرامون، استراتژیهای خود را تنظیم، اجرا و نظارت نمایند. (خورشید و همکاران، 1389) که برای رسیدن به نقطه تعادل، کلیه متغیرهای درون سازمانی از جمله نقش، ماموریت، اهداف و استراتژی های جاری سازمان و منابع موجود، نقاط قوت و ضعف و فرصتها و امکانات قابل کنترل داخلی را در ارتباط با متغیرهای محیط خارجی به ویژه تهدیدها و فرصت های محیطی که به نحوی در تنظیم استراتژی ها جدید موثرهستند، مورد بررسی قرار داده و از طریق بازنگری در اهداف وتخصیص منابع وتعیین اولویت های، تعامل لازم را بین متغیرهای داخلی و خارجی برقرار مینماید( عربشاهی، 1388 )تدوین استراتژی اغلب یک فرایندپیچیده بوده که مستلزم اتخاذیک رویکرد سیستماتیک جهت تشخیص عوامل خارجی وتطبیق این عوامل با قابلیت های داخلی سازمان می‌باشد( Weihrich – 1982 – 1999). فرموله کردن استراتژیک و اجرای آن، مسئولیت کلیدی مدیران اجرایی در هر سازمان تجاری است توسعه استراتژی شامل آنالیز وضعیت موجود و وضعیت آرمانی است وسپس تصمیم گیری در خصوص تعیین اثر بخش ترین مسیر به منظور دستیابی به اهداف نسبی است. ( koo rtal -2011)

شکست وموفقیت یک سازمان درگرو این است که با چه روش موثری استراتژیهارا توسعه داده واجراونظارت نماید. (koo etal 2009) رویکردها و تکنیک های بسیاری را می‌توان برای تحلیل محیط های درونی و برونی سازمان و موارد استراتژیک و در نتیجه تدوین استراتژی ها به کار برد، که از جمله تکینک‎های تدوین استراتژی، ماتریس BCG نیروهای پنجگانه پوتر، مدل هفتS مکنزی، توسعه تابع کیفیت، کارت امتیازمتوازن،…. . و SWOT می‌باشد: ( KIM AND MAUBORGNE , 2005) SWOT ) برای ارزیابی نقاط قوت وضعف درونی یک سازمان، فرصت وتهدیدهای محیطی که یک سازمان و فرصت تهدیدهای محیطی، که یک سازمان با آن مواجه است به کار گرفته می‌شود ( Mehilli. Dumi 2012) و کارت امتیاز متوازن برای مدیران چارچوب مفهومی‌را ایجاد میکند که اهداف استراتژیک سازمان را به مجموعه ای منسجم از شاخص های عملکردترجمه می‌نماید. (Kaplan 1994) منظرهای تعریف شده درکارت امتیاز متوازن می‎توانند چهارچوب مناسبی برای تدوین مدلSWOT باشند. پژوهشهای متعددی در زمینه تخمین وکمی‌کردن اندازه فرصت ها و تهدیدها صورت گرفته است که دوتکنیک محاسبه FMEA (حالات شکست و تجزیه وتحلیل اثرات آن ) برای پیش بینی و مدیریت ریسکها و SMEA (حالات موفقیت و تجزیه وتحلیل اثرات آن)برای پیش بینی و مدیریت فرصت ها اولین بار در پژوهش کو[2] و همکاران در سال 2008 در یک کارخانه بزرگ تولیدکننده محصولات مصرفی در چین جهت تخمین اندازه کمی‌فرصت ها و تهدیدها اجرا شده( Koo. etal. 2011) که در این پژوهش به تدوین ماتریس swot برای شرکت ریسندگی خاور با تکنیک های مذکور خواهیم پرداخت و همچنین با توجه به اینکه کارت امتیاز متوازن برای مدیران چارچوب مفهومی‌را ایجاد می‌کند که اهداف استراتژیک سازمان را به مجموعه ای منسجم از شاخص‎های عملکرد ترجمه می‌نماید. ( Kaplan 1994) این چارچوب در برگیرنده سنجه های هر دو بعد مالی وغیر مالی است این سنجه ها باعث جاری شدن اهداف استراتژیک در سراسر سازمان می‌شوند. لذا عملکرد افراد سازمان را با اهداف استرانژیک پیوند می‌دهد.

حال سوال اساسی که مطرح می‌شود این است که :

  • مناسبترین استراتژیها با توجه به نتایج حاصل ازتحلیل محیط بیرونی شامل فرصت های وتهدیدها و همچنین تحلیل محیط درونی شامل قوت و ضعف های داخلی برای شرکت تولیدی ریسندگی خاور کدام است ؟

 

1-3 اهداف تحقیق

با توجه به اینکه صنایع داخلی در معرض رقابت شدید بازارهای جهانی می‌باشند. لذا اتخاذ و تدوین برنامه های استراتژیک در جهت تقویت صنایع داخلی می‌تواند موثرباشدحال این برنامه ریزی باید مبتنی برتفکر استراتژیک صورت گیرد. زیرا رویکرد مدیریت استراتژیک بر تعامل مدیران همه سطوح و سلسله مراتب سازمانی در برنامه ریزی و اجرا تاکید دارد در حال حاضر در شرکت ریسندگی خاور جهت برنامه یزی استراتژیک از روش های علمی‌و سیستماتیک استفاده نمی‌شود.

لذا اهداف علمی‌این تحقیق:

*کمک به سازمان مذکورجهت فرموله کردن استراتژی های کلان سازمانی است تا بدینوسیله بقای سازمان در بازار رقابتی تضمین شود.

*مناسب ترین استراتژی ها برای این سازمان معرفی شود.

 براي دانلود متن کامل پايان نامه اينجا کليک کنيد.



نوشته شده توسط مدیر سایت در جمعه 4 تير 1395

پایان نامه تدوین راهبردهای فرهنگی هیئتهای دینی و مذهبی

چکیده:

 امروزه توجه به نقش و اهمیت برنامه­ریزی استراتژیک در دستیابی به اهداف سازمان­ها بسیار افزایش یافته و حتی برخی اندیشمندان علم مدیریت از آن به عنوان منبع کسب مزیت رقابتی یاد می­کنند. هدف از پژوهش حاضر تدوین راهبردهای فرهنگی هیئت­های دینی و مذهبی سازمان تبلیغات اسلامی استان ایلام است، روش پژوهش پیمایشی از نوع توصیفی تحلیلی است بدین صورت که ابتدا با استفاده از مصاحبه و پرسشنامه باز، عوامل داخلی(نقاط قوت و ضعف)، و عوامل خارجی( فرصت­ها و تهدیدهای)، سازمان تبلیغات اسلامی استان ایلام شناسایی و در ادامه با استفاده از پرسشنامه بسته این عوامل به نظرسنجی گذاشته شده است، جهت تجزیه و تحلیل یافته­های تحقیق آزمون­های آماری t­تک نمونه­ای، تحلیل عاملی تأییدی و روش تجزیه و تحلیل SWOT بکار رفته است که در نهایت 17 استراتژی شامل: شش استراتژی­SO، سه استراتژیST، پنج استراتژی WO و سه استراتژی­WT  برای سازمان تدوین و پیشنهاد گردید.

 

 

واژه­های کلیدی: برنامه­ریزی راهبردی، هیئت­های دینی و مذهبی، سازمان تبلیغات اسلامی، استان ایلام، SWOT.

 

 

 

 

فصل اول:

کلیات تحقیق

 

 

1-1. مقدمه

پیشرفت­های پرشتاب در محیط‌های سازمانی از مهم‌ترین ویژگی‌های عصر معاصر می‌باشد، لذا مدیران با این چالش روبرو هستند که چگونه با آنها مواجه شوند تا بیشترین سود و منفعت را ببرند، زیرا سازمان‌هایی که سبک ثابت مدیریتی را انتخاب کرده و تلاش نمی‌کنند تا متناسب با تغییرات محیط پیش روند، موفق نخواهند بود (فروزنده دهکردی،1394). هیئت­های دینی و مذهبی که وظیفه حمایت و تبلیغ فرهنگ اسلامی را در بین مردم دارند، نیز از این قاعده مستثنی نبوده و پیچیده بودن و وقوع تغییرات سریع محیطی کارشناسان این بخش را ناگزیر به پیش‌بینی روند تغییرات و تمرکز بیشتر بر آینده کرده است. به همین منظور یکی از عوامل کلیدی که در سازمان‌های هوشمند قرن بیست و یکم بوجود آمده و آنها را از هم متمایز می­سازد، داشتن برنامه بلند مدت استراتژیک است (دیوید،1394).

برنامه­ریزی استراتژیک عبارت است از الگو یا طرحی که هدف­ها، سیاست­ها و زنجیره­های عملیاتی یک سازمان را در قالب یک کل به هم پیوسته با یکدیگر ترکیب می­کند (فرد،1393)، در سطوح بالای سازمان شکل می­گیرد و نیاز به تخصیص میزان وسیعی از منابع دارد، تمرکز آن بر مقابله سازمان با محیط خارجی و دارای نگرش چند بعدی است (دیوید،1394).

برنامه‌ریزی استراتژیک بخش مهمی از مدیریت استراتژیک است و چارچوبی برای مدیریت استراتژیک محسوب می­شود (فرد،1393)، در مکتب موقعیت­یابی راهبردی، سازمان­ها به پایش محیط بیرونی و محیط درونی خود در قیاس با رقبا با رویکرد تحلیلی می­پردازند که این پایش پیش نیاز تدوین راهبردهای سازمان است. برنامه‌ریزی راهبردی رسیدن از وضعیت موجود (مأموریت سازمان)، به وضعیت مطلوب را که به چشم انداز سازمان اشاره دارد، تشریح می‌کند(فروزنده دهکردی،1394). در برنامه­ریزی استراتژیک، سازمان تبلیغات اسلامی یک سیستم پویا است که تأثیراتی از بیرون متحمل می­شود و به سهم خود تأثیراتی بر بیرون می­گذارد. بنابراین لازم است برنامه­ریزی استراتژیک امری مداوم باشد تا بتواند در برابر این تأثیرات، مسیرهای روشن و موفقی را برای خود ترسیم کند. از سوی دیگر، سازمان تبلیغات اسلامی سازمانی پیچیده است و ویژه­گی­هایی دارد که بر فرهنگ جامعه تأثیر می­گذارد. بدین ترتیب، تصمیم­گیری در این سازمان صرفاً براساس شناخت و تشخیص مدیران ارشد صورت نمی­گیرد(فرد،1393).

در سال­های اخیر، مطالعاتی درباره برنامه‌ریزی راهبردی درباره فرهنگ و مذهب اسلام در کشور انجام گرفته که در آنها سعی بر ارتقاء امور و فعالیت­های جاری هیئت­های دینی و مذهبی، جذب افراد مستعد و با انگیزه، اصلاح و بازنگری در برنامه‌ها و روش‌های آموزشی می­باشد، برنامه­ریزی راهبردی دورنمای روشنی برای رسیدن به جایگاه برتر هیئت­های دینی و مذهبی استان ایلام در امر تبلیغ و ترویج دین را نشان می­دهد، اما امروزه شاهد تهاجم فرهنگی از سوی کشورهای غربی و آمریکایی می­باشیم و این نیاز احساس می­شود که از منظری متفاوت تر از آنچه که تا امروز به هیئت­های دینی و مذهبی استان ایلام نگریسته می­شده­، دیده شود، لذا در این پژوهش پس از بررسی محیط درونی و بیرونی این سازمان و تجزیه و تحلیل داده­های بدست آمده، استراتژهای فرهنگی هیئت­های دینی و مذهبی تدوین شده است.

 

1-2. بیان مسأله پژوهش

برنامه‌ریزی راهبردی یک چهارچوب مفهومی را برای تصمیم‌گیری مهیا می‌کند که از دستاوردهای آن کسب راهبردهای جمعی مشترک است، یعنی اینکه توجهات را به سمت درک و همکاری فراسازمانی سوق می‌دهد که ابزاری مناسب برای مقابله با آشفتگی در محیط سازمان محسوب می‌شود، همچنین پاسخگویی سازمان به تهدید‌های برون سازمانی و رفع نقاط ضعف درون سازمانی نیز به نحو مطلوب محقق می‌شود و توانایی سازمان را برای استفاده از فرصت‌ها و نقاط قوت افزایش می‌دهد (فروزنده دهکردی،1394).

تغییرات این چنین برای هیئت­های دینی و مذهبی که وظیفه حفظ، تبلیغ و توسعه فرهنگ و مذهب ‌را دارند، وجود برنامه‌‌ریزی را برای تطابق با این تغییرات به یک ضرورت حیاتی تبدیل کرده است، یکی از راه‌های رسیدن به این مزیت تدوین راهبردهای فرهنگی می­باشد، چونکه عامل بقاء‌ مذهب در محیط دائماً در حال تغییر امروزی تدوین راهبردهای جامع و واکنش به موقع می‌باشد.

بررسی‌های انجام شده در دنیا نشان می‌دهد مدیریت راهبردی و برنامه‌ریزی راهبردی پرکاربردترین ابزار مدیریتی دنیا است (مت و ذکریا، 2015)[1]. تمامی سازمان‌ها و نهادهای موفق دنیا بخش عمده‌ای از موفقیت خود را مرهون برنامه‌ریزی راهبردی می‌دانند. از طرفی باتوجه به شرایط پر شتاب، متغییر و پیچیده سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، این سؤال در ذهن ایجاد می‌شود، که آیا هیئت­های دینی و مذهبی استان ایلام در راستای اهداف و برنامه­های کلان کشوری اقداماتی انجام داده­اند؟. با توجه به این سؤال محقق در طی این مطالعه درصدد است که با بررسی اسناد و مطالعه کافی این مشکل را بررسی و راه کارهای لازم را ارائه نمایید. بدین منظور موضوع پژوهش تدوین راهبردی­های فرهنگی هیئت­های دینی و مذهبی سازمان تبلیغات اسلامی استان ایلام انجام می‌پذیرد.

 براي دانلود متن کامل پايان نامه اينجا کليک کنيد.



نوشته شده توسط مدیر سایت در جمعه 4 تير 1395

پایان نامه تدوین نقشه استراتژی جهاد دانشگاهی استان سمنان با رویکرد اقتصاد مقاومتی

چکیده

در اقتصاد دانش‌محور و محیط پرتلاطم امروزی سازمانها ناگزیر خود را در برابر تغییراتی می بینند که گاهی به صورت فرصت و گاهی به صورت تهدید نمود پیدا می کنند. آگاهی از نقاط قوت و ضعف داخل سازمان و از طرفی فرصتها و تهدیدات موجود در محیط سازمان این توانایی را به سازمان می دهد تا موقعیت و جایگاه استراتژیک خود را ارزیابی نموده و خود را در برابر این تغییرات مصون نگه دارد. تا به امروز در سازمان های مختلف از مدل‌های  متفاوتی برای ارزیابی موقعیت راهبردی سازمان‌ها استفاده شده است . لذا، این پژوهش با هدف کلی تدوین نقشه استراتژی جهاد دانشگاهی استان سمنان با رویکرد اقتصاد مقاومتی، تلاش شده تا نقشه استراتژی سازمانهایی را که در 3 حوزه مأموریتی پژوهشی، فرهنگی و آموزشی فعالیت می کنند، ترسیم نماید. با توجه به جایگاه اثرگذار جهاد دانشگاهی در تبلیغ و ترویج فرهنگ و هنر اسلامی، انجام تحقیقات توسعه ای و کاربردی، ارائه خدمات علمی و فنی در زمینه های مختلف مورد نیاز جامعه، تشویق و جذب دانشجویان و پژوهشگران مستعد و جوان و ایجاد زمینه مناسب برای اشتغال بیشتر فارغ التحصیلان دانشگاهی، جهاد دانشگاهی استان سمنان به عنوان مورد پژوهش انتخاب شده و نقشه استراتژی آن ترسیم گردید.

لذا در این پژوهش محقق سعی نموده با کمک تکنیک دیماتل فازی به جای ماتریس برنامه ریزی استراتژیک(SWOT)، در جهت کاهش شکاف کاربرد مدیریت استراتژیک در دنیای بی ثبات امروزی گام بردارد. در نهایت این سازمان با بهره‌گیری از نتایج مطلوب اجرای مدل مفهومی تحقیق حاضر، در دوره‌های زمانی آتی با اجرای استراتژی‌های ‌تعیین شده می‌تواند به سمت موفقیت حرکت نماید.

 

واژه های کلیدی: نقشه استراتژی، جهاد دانشگاهی، مأموریت پژوهشی، مأموریت فرهنگی، مأموریت آموزشی، تکنیک دیماتل فازی، ماتریس برنامه ریزی استراتژیک(SWOT).

 

 

فصل اول: کلیات تحقیق

 

1-1- مقدمه

اقتصاد مقاومتی یک نظام اقتصادی است که هماهنگ با سیاستهای کلان سیاسی و امنیتی نظام اسلامی و برای مقاومت در برابر اقدامات تخریبی شکل می گیرد تا بتواند در برابر ضربات اقتصادی تحریم ها و توطئه های گوناگون اقتصادی نظام استکبار مقاومت کرده و توسعه و پیشرفت خود را ادامه دهد و روند رو به رشد همه جانبه خود را در ابعاد ملی، منطقه ای و جهانی حفظ کند و به گفته رهبر معظم انقالب اقتصاد مقاومتی تنها راه ادامه روند پیشرفت کشور است(طالبی پور، 1392). در برابر صف دشمنی های ناجوانمردانه علیه کشور و نظام همه باید روحیه مقاومت جانانـه داشـته باشـند و وحـدت سیاسی بین قوای مجریه ،مقننه و قضائیه می تواند مهمترین راهبرد اساسی در برابر هرگونه تحـریم هـا و تهدیـدات خارجی باشد و در نهایت بین مسئولین به سطوح پایین تر جامعه رسوخ پیدا کرده و موجبـات سـربلندی کشـور در برابر مشکلات را فراهم خواهد ساخت(جعفری و آهنگری، 1391).در این راستا برای نیل به اهداف اقتصاد مقاومتی در سازمان نیاز به یک برنامه ریزی استراتژیک و انتقال آن به سایر کارکنان می باشد.

در دنیای رقابتی امروز، خلق و پیاده سازی استراتژی های جدید و مبتکرانه، برای بهره گیری از فرصتها، سخت و دشوار به نظر می رسد. به طور قطع، می توان گفت که هر استراتژی ای برای تمامی سازمانها مناسب نیست. اگر استراتژی ای برای یک سازمان مطلوب و مؤثر باشد، لزوماً در دیگر سازمانها مفید نخواهد بود(میرزایی چابکی، 1389: به نقل از مهرمنش و همکاران، 1391). با توجه به تغییرات و دگرگونی­های محیط و اثر آن بر سازمان­ها، مدیریت استراتژیک را به نظم درآوردن فعالیت­های سازمان با اعتنا به تغییرات محیط بیرونی آن تعریف کرده­اند، به طوری که اهداف سازمان مورد نقد و بررسی دائمی قرار گیرد تا از این طریق زمینه موفقیت مؤسسه فراهم شود. علاوه بر این تعریف، مدیریت استراتژیک را فرآیند تصمیم­گیری دانسته­اند که جهت فعالیت­های بلند­مدت سازمان و همچنین اجرای آن تصمیم­ها را تعیین می‌کند. با توجه به این دو تعریف باید گفت که: مدیریت استراتژیک فرایندی است که به وسیله آن، مدیران جهت فعالیت­های بلند­مدت سازمان را تعیین، اهداف عملیاتی ویژه­ای را مشخص و استراتژی­های نیل به این اهداف را با توجه به شرایط داخلی و خارجی طراحی و برنامه­های عملی برای اجرای استراتژی­ها را انتخاب می­کنند. استراتژیست­ها و مدیران به عوامل محیطی و درونی و اثرات آنها بر نقاط قوت و ضعف سازمان و نیز آثار تهدیدها و فرصت­ها در تدوین استراتژی­ها توجه دارند و این تجزیه و تحلیل استراتژیک به صورت مداوم در جریان فعالیت سازمان صورت می­گیرد و به طور مرتب اهداف، راهکارهای اجرایی و برنامه­های سازمان با توجه به وضعیت ما و موقعیت­های جدید تغییر می یابد تا سازمان با توجه به وضعیت‌های جدید آماده باشد. از این رو مدیریت استراتژیک را فرایندی پویا دانسته­اند (خاشعی، 1390، 61-62: به نقل از فرهنگی و دانایی، 1392، 52). در تعریفی دیگر، مدیریت استراتژیک را هنر و علم تدوین، اجرا و ارزیابی تصمیمات وظیفه‌ای چندگانه دانسته­­اند که سازمان را قادر می‌سازد به هدف‌های بلندمدت خود دست یابد (دیوید[1]، 1997).

مقصود از برنامه‌ریزی استراتژیک این است که:

  1. مأموریت و چشم‌انداز سازمان تعیین شود؛
  2. عواملی که در محیط خارجی سازمان را تهدید می‌کنند یا فرصت‌هایی را که برایش بوجود می‌آورند شناسایی شوند؛
  3. نقاط قوت و ضعف داخلی سازمان شناسایی شوند؛
  4. اهداف سازمان تعیین شوند؛
  5. در پایان در نظر گرفتن استراتژی‌های گوناگون و انتخاب استراتژی‌های خاص جهت ادامه فعالیت (دیوید، 1997).

مبدعان کارت امتیازی متوازن، معتقدند که اجرای موفقیت‌آمیز استراتژی‌های سازمان، بستگی به این دارد که افراد سازمان، استراتژی‌ها را فهمیده باشند و درک نمایند. باید توجه کرد که این امر نیز به نوبه خود، نیازمند ایجاد فرآیندهای پیچیده‌ای است که باعث می‌شود سرمایه‌ها و دارایی‌های نامشهود سازمانی به خروجی‌های ملموس و مشهود تبدیل شوند. بدین منظور مبدعان کارت امتیازی متوازن، نقشه استراتژی را به عنوان ابزاری معرفی کرده‌اند که می‌تواند با شناسایی و استخراج اهداف کلیدی (استراتژیک) سازمان و به تصویر کشیدن روابط علّت و معلولی بین آنها پیوند بین ساختار استراتژی‌های سازمان را ارائه نماید (کاپلان و نورتون، 2000: به نقل از فرهنگی و دانایی، 1392، 230).

روابط علت و معلولی که در قالب نقشه استراتژی ترسیم می‌شوند، به منزله‌ی دستور‌العمل موفقیت سازمان هستند. کاپلان و نورتون (2000) در این خصوص گفته‌اند «استراتژی بیانگر شیوه‌ی حرکت سازمان از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب اما نامطمئن آینده است. از آنجا که سازمان پیش از این هرگز در چنین موقعیتی قرار نداشته است، مسیرش به سوی وضعیت مطلوب مجموعه‌ای از فرضیه‌های مرتبط با یکدیگر را شامل می‌شود. نقشه استراتژی، این روابط علت و معلولی را مشخص و آزمون‌پذیر می‌سازد» (نیون، 1386، 234-235: به نقل از فرهنگی و دانایی، 1392، 230).

در نقشه استراتژی، سازمان به چهار منظر (یا بیشتر)، افراز می‌شود و اهداف کلیدی (استراتژیک) سازمان که مندرج در برنامه استراتژیک سازمان است، در این چهار منظر، دسته‌بندی می‌شود (چیتز[2]، 2008؛ کاپلان و نورتون، 2000‌). البته هر سازمان می‌تواند بسته به ساختار صنعت و دینامیک‌های خود، مناظر نقشه استراتژی خود را زیاد یا کم نماید (کاپلان و نورتون، 2000؛ نیون، 2006؛ چیتز، 2008؛ چن[3] و همکاران، 2006).

با ترسیم دقیق روابط علّت و معلولی بین اهداف استراتژیک سازمان در مناظر، مبنایی بدست می‌آید که می‌تواند به عنوان شالوده برای کارت امتیازی متوازن و اجرای موفقیت‌آمیز استراتژی‌ها قرار گیرد. لذا در این تحقیق محقق در نظر دارد با کمک مبانی فراگرفته در این مقطع تحصیلی به شکل شایسته به ترسیم نقشه استراتژی جهاد دانشگاهی استان سمنان با رویکرد اقتصاد مقاومتی بپردازد.

در ادامه با توجه به موضوع تحقیق به تدوین و ارائه مسئله اصلی تحقیق، سوالات و اهداف پژوهش حاضر پرداخته می‌شود.

 

1-2- بیان مسأله اساسی تحقیق

در رویکرد مدیریت استراتژیک، ابتدا شناسایی اهداف، نقاط قوت و ضعف، عوامل محیطی اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، قانونی، تکنولوژیکی و… مورد توجه است و در مرحله دوم ساختار، فرهنگ، منابع و زیرسیستم ها مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند تا با تغییر این عوامل در مسیر انتخاب شده حرکت نماید. مرحله اول را تعیین استراتژی و دیگری چگونگی اجرای استراتژی را بیان میکند.

بدون شک، وابستگی به درآمدهای حاصل از اقتصاد تک محصولی و صادرات نفت خام، شکاف طبقاتی و فقر نسبی، فساد اقتصادی و اداری، عدم شایسته سالاری علمی، ضعف نظام بانکداری، پولی و سیستم ارزی کشور، عدم توجه به تغییر هرم جمعیتی و سالخوردگی جمعیت، بوروکراسی عریض و طویل دولتی، فضای کسب وکار و بیکاری تحصیلکرد ه ها، وجود سرمایه های سرگردان که ناشی از دستوری بودن نرخ ارز و نرخ بهره است، قاچاق کالا به داخل و خارج، عدم نظارت دقیق بر چرخه ی توزیع کالا به صورت عمده فروشی و خرده فروشی در کشور، ضعف حمل ونقل ریلی به عنوان زیربنای توسعه ی اقتصادی، عدم توجه به سرمایه های اجتماعی و سرمایه های نمادین در کشور از جمله موانع و نقاط ضعف موجود بر سر اجرای اصول و مبانی اقتصاد مقاومتی است(یوسفی حاجی آباد، 1392). مهار سوداگری و فساد، مردمی سازی اقتصاد، ترجیح تولید بر واردات و خرید کالای داخلی از دیگر اقدامات لازم در زمینه تحقق و عملی سازی الگوی اقتصاد مقاومتی در ایران است. در این زمینه؛ برنامه ریزی، پیاده سازی، اجرا، ارزیابی و کنترل خطی مشی های سیاستی اقتصاد مقاومتی فوق الذکر، جز در سایه تدبر و اعمال اصول مدیریت استراتژیک امکانپذیر نخواهد بود(یوسفی حاجی آباد، 1392).

به نظر می‌رسد که متناسب با چارچوب ارائه شده توسط مبدعان کارت امتیازی متوازن، سازمان‌های مختلف اغلب بدون در نظر گرفتن روابط علّت و معلولی میان اهداف استراتژیک و تنها از طریق نظرات و اتفاق نظر مدیران ارشد و متخصصان و کارکنان با تجربه سازمان و طی سلسله جلسات متعدد مدیریتی، مناظر نقشه استراتژی و اهداف استراتژیک مندرج در آن را انتخاب می‌کنند. متأسفانه سازمان‌ها و شرکت‌های زیادی در مسیر کارت امتیازی خود با مشکلات عدیده‌ای مواجه می‌شوند، چراکه در ترسیم نقشه استراتژیشان، اشتباهات جدی مرتکب می‌شوند (ماخیجانی و کریلمن، 2008). با توجه به تحقیقات صورت‌گرفته و منتشر شده، معیار و راهکاری مشخص برای تعیین ساختار اهداف و سنجه‌های کلیدی سازمان و برقراری رابطه علّت و معلولی بین آنها در قالب نقشه استراتژی و در نتیجه ارائه نقشه استراتژی، معرفی نشده است (باخ و مالمی[4]، 2005). لذا می‌توان مهمترین سوال اصلی تحقیق حاضر را به شرح ذیل برشمرد:

بهترین روش برای دستیابی به این ابزار توانمند در برنامه‌ریزی استراتژیک کدام است؟ آیا می‌توان شبکه ارتباطات اهداف استراتژیک جهاد دانشگاهی استان سمنان را با رویکرد اقتصاد مقاومتی به عنوان یک برنامه‌ استراتژیک ترسیم کرد؟

 براي دانلود متن کامل پايان نامه اينجا کليک کنيد.



نوشته شده توسط مدیر سایت در جمعه 4 تير 1395

پایان نامه : تعیین رابطه بین رهبری تحول گرا در سازمان و ایجاد دانش در سازمان صندوق های بازنشستگی،

چکیده:

 

در عصر اطلاعات و ارتباطات ، همانطور که تجارت و بازرگانی دستخوش تغییر سرعت ،نوآوری و جلب نظر بیشتر مشتریان شده ،نوع رهبری نیز دچار تغییر شده است .از این رو ،رهبران نیز باید با شرایط جدید و مدرن رهبری کنند (احمدی ، 213 :1386)

رهبر کسی است که اندکی فراتر از زمانه خود باشد کسی که دیگران را با یک نیروی خدادادی به سوی خود می کشد در این پژوهش به بررسی رابطه بین رهبری تحول گرا در سازمان و ایجاد دانش سازمانی در صندوق های بازنشستگی پس انداز و رفاه کارمنان صنعت نفت می پردازد.یعنی از طریق رهبری که 4 ویژگی نفوذ (کاریزما) ،انگیزش الهامی ،انگیزش فکری ،و ملاحظات فردی را دارا باشد و بتواند ارتقا کیفیت و کمیت دانش سازمان و به روز بودن با محیط سازمان همراه باشد لذا با بررسی و پزوهش در سازمان صندوق های بازنشستگی پس انداز و رفاه کارکنان صنعت نفت و جمع آوری اطلاعات میدانی این نتیجه حاصل گردید که بین رهبری تحول گرا در سازمان و ایجاد مدیریت دانش درسازمان ارتباط معنادار و مستقیمی وجود دارد .

 

فصل اول

کلیات تحقیق

 

1-1 مقدمه

در ﻋﺼﺮ اﻃﻼﻋﺎت و ارﺗﺒﺎﻃﺎت، ﻫﻤﺎﻧﻄﻮر ﻛﻪ ﺗﺠﺎرت و ﺑﺎزرﮔﺎﻧﻲ دﺳﺘﺨﻮش تغییر ﺳﺮﻋﺖ، ﻧﻮآوری و ﺟﻠﺐ ﻧﻈﺮ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن ﺷﺪه، ﻧﻮع «رﻫﺒﺮی» ﻧﻴﺰ دﭼﺎر ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺷﺪه اﺳﺖ.  از اﻳﻦ رو، رﻫﺒﺮان ﻧﻴﺰ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﺷﺮاﻳﻂ ﺟﺪﻳﺪ و ﻣﺪرن رﻫﺒﺮی ﻛﻨﻨﺪ (اﺣﻤﺪی ،213 :1386).

اﺻﻄﻼﺣﺎت «رﻫﺒﺮ» و«رﻫﺒﺮی»ﺑﻪآﺳﺎﻧﻲ در ادﺑﻴﺎت و زﺑﺎن روزﻣﺮه ﺑﻜﺎر ﻣﻲرود،واﻗﻌﻴﺖ آن اﺳﺖ ﻛﻪ ﺳﻮءﺗﻔﺎﻫﻢ ﺑﺰرﮔﻲ در اﻳﻨﻜﻪ ﭼﻪ ﻣﻌﻨﺎﻳﻲ ازآﻧﻬﺎ ﻣﺮاد ﻛﻨﻴﻢ وﺟﻮد دارد. در زﺑﺎن ﻋﺎﻣﻴﺎﻧﻪ، رﻫﺒﺮ ﻛﺴﻲ اﺳﺖﻛﻪ اﻧﺪﻛﻲ ﻓﺮاﺗﺮ از زﻣﺎﻧﻪ ﺧﻮد ﺑﺎﺷﺪ، ﻳﻌﻨﻲ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ دﻳﮕﺮان ر اﺑﺎ ﻳﻚ ﻧﻴﺮوی ﺧﺪادادی ﺑﻪ ﺳﻮی ﺧﻮد ﻣﻲ ﻛﺸﺪ. او ﻛﺴﻲ اﺳﺖﻛﻪ دﻳﮕﺮان ﻣﺎﻳﻠﻨﺪ از او ﭘﻴﺮویﻛﻨﻨﺪ و اﻋﺘﻤﺎد، اﺣﺘﺮام و وﻓﺎداریﭘﻴﺮوان را ﺟﻠﺐ ﻣﻲﻛﻨﺪ. اﻳﻦ در ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺗﺼﻮﻳﺮ رﻫﺒﺮ ﻇﻬﻮرﻳﺎﻓﺘﻪاﺳﺖ(ﻣﺨﺘﺎری،1382،ص17).

1-2 بیان مساله

رﻫﺒﺮان در سازمان در ﻣﻘﺎم ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﻳﺰ، ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻛﻨﻨﺪه راﻫﻜﺎر، در ﻣﻘﺎم ﻛﺎرﺷﻨﺎس، در ﺳﻤﺖ ﻛﻨﺘﺮل ﻛﻨﻨﺪه رواﺑﻂ ﺑﻴﻦﮔﺮوه و در ﻣﻘﺎم ﺑﻮﺟﻮد آورﻧﺪه ﺗﻨﺒﻴﻪ و ﺗﺸﻮﻳﻖ ﺑﻮده و ﺑﻪ ﻋﻨﻮانﺳﺮﻣﺸﻖ، ﺳﻤﺒﻞ ﮔﺮوه، در ﻣﻘﺎم ﭘﺪری و در ﻣﻘﺎم ﺳﭙﺮ ﺑﻼی ﮔﺮوه ﺧﻮد اﺳﺖ(ﺳﻴﺎدت وﻫﻤﻜﺎران، 1383،ص54). در زمینه رهبری مکاتب و نظریات مختلفی وجود دارد که تئوری رهبری تحول گرا یکی از جدیدترین این تئوری ها می باشد.

تئوری رهبری تحول گرا نخست توسط برنز (1978) به منظور تمایز بین آن دسته از رهبران که روابط قوی و انگیزشی با زیردستان و پیروان برقرار می‌کنند و آن دسته از آنها که به طور گسترده ای متمرکز بر مبادله یا تعامل برای ایجاد نتایج اند به وجود آمد. او مشخص کرد که یک رهبر تحول‌گرا، به دنبال انگیزه های بالقوه در پیروان و ارضای نیازهای بالاتر آنان است. رهبران تحول گرا، رابطه انگیزشی متقابلی را برقرار می کنند که پیروان را به رهبران تبدیل می کند. بنابراین رهبری تحول گرا، تعاملی و دوسویه است(دوکت و مک فارلان،2003). رهبران تحول گرا بر تحول و مبادلاتی که بین رهبر و کارکنان اتفاق می افتد اهمیت زیادی قائل بوده و در مقررات سازمان هایشان آن چه را که مورد انتظار بوده و به آن پاداش داده می شود،کاملا شفاف بیان کرده اند.(ایسنبیس،2008). باس و آوولیو(1993)بیان می کنند که رهبری تحول گرا هنگامی اتفاق می افتد که رهبر علاقه ای را میان همکاران و پیروان خود برمی انگیزد که کارشان را از یک دیدگاه جدید نگاه کنند.رهبرتحول گرا یک آگاهی از رسالت یا بینش سازمان ایجاد کرده و همکاران و پیروان را برای سطوح بالاتر توانایی و ظرفیت توسعه می دهد.علاوه بر این،رهبر تحول گرا همکاران و پیروان را تحریک می کند که فراسوی منافع خودشان،به منافعی توجه کنند که به  گروه نفع برساند(معایر حقیقی فرد و دیگران،1389). رهبری تحول گرا با استفاده از مکانیزمهای سازمانی مانند پاداش، ارتباطات، سیاستهای سازمانی و شیوه ها و روشها باعث ایجاد فرهنگ مولد روانی با ویژگی های معنوی بودن، شخصی، مولد، منفعل و تمایل به حفظ وضع موجود می شود که این فرهنگ موجب می شود که رهبری تحول گرا در محیطهای پویا موفق عمل کند .رهبری تحولگرا  سبکی از رهبری است که برای عبور از بحران و مرحله گذار سیستم بسیار موفقیت آمیز است.

رهبران تحول گرا کسانی هستند که پیروان خود را الهام می بخشند،می توانند به آنها روحیه دهند و در مسیری هدایتشان کنند که منافع سازمان تامین شود.هم چنین رهبران می توانند موجب شوند که زیر دستان با روحیه ای بسیار بالا کار کرده و بدین وسیله اثراتی عمیق بر سازمان بگذارند.این گونه رهبران به نیازها و جنبه های پیشرفت و ترقی زیردستان توجه خاصی دارند،بر آگاهی های آنها می افزایند و می توانند به گونه ای افراد را هدایت نمایند که انها از دیدگاه های جدیدتر به مسائل قدیمی نگاه کنند.رهبری که در افراد تحول ایجاد می کند،پیوسته می کوشد این اندیش را در افکار پیروان خود تزریق کند که آنها صاحب قدرت و توانایی های برتر بوده و نه تنها به مسائل جاری بپردازند بلکه باید از دیدگاه جدید نیز به امور نگاه کنند(رابینز،ترجمهی پارسائیان و اعرابی،1381).

به طور کلی در اکثر مطالعات برای بیان رهبری تحول گرا از چهار ویژگی نفوذ(کاریزما) رهبر،انگیزش الهامی رهبر،انگیزش فکری رهبر و ملاحظات فردی رهبر استفاده می شود.

الف- ملاحظات فردی

برقراری ارتباط فردی با کارکنان و اهمیت دادن به همه کارکنان  و توجه به اینکه از دیدگاه رهبر آنها برای سازمان مهم هستند(دوکت و مک فارلان،2003). ملاحظات فردی مرتبط با رفتارهای رهبری تحول گرا، در رابطه به رفتار با افراد، به عنوان مشارکت کنندگان مهم به محیط کار است. رهبرانی که از این شیوه رهبری استفاده می کنند، ملاحظاتی برای نیازهای کارکنانشان نشان می دهند و آماده‌اند تا توسعه رفتار محیط کار مناسب را تشویق و مربیگری کنند(سانتورا و ساروس،2001).

ب- انگیزش الهامی

در برگیرنده یادآوری اهداف سازمان برای کارکنان و تشویق آنها برای متعهد  شدن نسبت به این اهداف است. افزایش هشیاری کارکنان درباره رسالت و بینش سازمان و تشویق دیگران در شناخت و تعهد به آنها، جنبه اصلی شیوه انگیزش الهامی رهبری تحول گرا است. انگیزش الهامی، به اصل وجودِ (ماهیت) سازمانی می پردازد، تا به شخصیت رهبر. رهبرانی که از انگیزش الهامی به عنوان رفتار رهبری استفاده می کنند، ایده ها و بینش خود را به کارکنانشان با شیوه های واضحی منتقل کرده، کارکنان را تشویق می کنند تا فراتر از استانداردها توسعه یابند و بنابراین خود آنها و سازمان رشد و توسعه یابد(سانتورا و ساروس،2001).

ج- انگیزش فکری

رهبرانی که از نظر فکری کارکنان را تحریک می کنند خلاقیت و پذیرش چالشها را به عنوان بخشی از کارشان تشویق می‌کنند. آنها شیوه های رفتار با مسائل و مشکلات، را در یک رفتار عقلایی به کار می برند. آنها در تمام مشکلات در یک شیوه آرام و محاسبه شده با کارکنانشان کار می کنند و از تکنیک های حل مسأله برای رسیدن به تصمیمهایی استفاده می کنند که اتفاق نظر متقابل بین رهبران و کارکنان را منعکس می سازد(سانتورا و ساروس،2001).

 براي دانلود متن کامل پايان نامه اينجا کليک کنيد.



نوشته شده توسط مدیر سایت در جمعه 4 تير 1395

پایان نامه ارشد : تعیین عوامل موثربر قیمت مسکن در شهربندرعباس

فصل اول

کلیات تحقیق

 

مقدمه:

مسکن یکی از بخشهای مهم اقتصاد ایران است که وضعیت آن برای همه مردم،مهم است.برخی از افزایش قیمتها در این حوزه خوشحال میشوند و عده ای از کاهش قیمتها،برخی از رونق وشایدعده ای از رکود.بخش عمده ای از سرمایه گذاری سالانه در تشکیل دارایی ثابت وسرمایه گذاری بلند مدت شخصی خانوارهای ایرانی ونیز بخش قابل توجهی از سرمایه گذاری در دارایی ثابت شرکت های ایرانی،مربوط به این بخش است.تورم،رکود ویا رونق مسکن توسط اکثریت مردم دنبال میشودواز جذابیت خبری خاصی برخوردار است.از سوی دیگر مبحث اجاره بها برای کسانی که سرمایه لازم برای حضور در بخش سرمایه گذاری مسکن را ندارند،اهمیت دارد.

انتظار می رود که ادامه رکود جهانی اقتصاد باعث کند شدن رشد قیمت های مسکن شود. با این حال، حتی اگر رکود اقتصادی هم برطرف شود ،در صورتی که ثروتی که به شکل سهام نگهداری می شده است یکی از عوامل تعیین کننده تقاضای مسکن باشد، قیمت های مسکن ممکن است همچنان کاهش یابد.

از آنجا که نوسانات قیمت مسکن تاثیر مستقیمی روی سطح فعالیتهای اقتصادی دارد و تواما مصرف و سرمایه­گذاری را تحت تاثیر قرار می­دهد، مساله رشد بالای قیمت­ها در سالهای اخیر توجه سیاستگذاران و اقتصاددان­های کشور را به خود جلب کرده است. با توجه به اهمیت این مساله ، در این پژوهش با رویکرد کلان به بررسی علل رشد شدید و مداوم قیمتها در بازار مسکن درکلان­شهرهاوشهرهای بزرگ ایران به ویژه در شهر بندر عباس پرداخته شده است.

 

 

بیان مساله:

تعیین و برآورد قیمت مسکن در مناطق شهری از اهمیت زیادی برای برنامه ریزان وتصمیم گیران برخوردار است. این برآورد به ویژه اگر بتواند سهم عوامل تاثیرگذار در ارزش املاک را به خوبی منعکس نماید، می تواند در برنامه ریزی وتصمیم گیری در بسیاری از سیاست های شهری و منطقه ای مورد استفاده قرارگیرد . از یکسو شکوفایی بخش مسکن در سرانه تولید ملی موثر بوده و افزایش اشتغال را بهمراه خواهد داشت ، از سوی دیگر افزایش وام مسکن برای خرید یا هرگونه افزایش نقدینگی موجب افزایش تورم و فاصله گرفتن سطح درآمد عمومی با هزینه خرید مسکن خواهد شد. لذا برنامه ریزی مسئولین دولتی در مهار تورم و افزایش قیمت همراه ایجاد رونق در بازار مسکن نیازمند مطالعه دقیق این موضوع میباشد. (سعیدی ، 1390)

مسکن یکی از بخشهای مهم اقتصاد ایران است که وضعیت آن برای همه مردم مهم است.بررسی روند تاریخی نشان میدهدکه افزایش قیمت مسکن شباهتی به افزایش قیمت عموم کالاها ندارد .فلذا در این تحقیق سعی بر این خواهد شد که تا جای ممکن عوامل و متغیرهای موثر بر نوسان قیمت مسکن در شهر بندرعباس ،ابتدا شناسایی گردد سپس تحلیل ونحوه تاثیر عوامل فوق بروضعیت قیمت مسکن موردارزیابی قرار گیردودرانتها مدلی برای ارزیابی شرایط موجود از لحاظ ارزش سرمایه گذاری دربخش مسکن درآن بازه زمانی برای مخاطب ارائه گردد.

 براي دانلود متن کامل پايان نامه اينجا کليک کنيد.



نوشته شده توسط مدیر سایت در جمعه 4 تير 1395

پایان نامه: بررسی مقایسه ای احساس خودکارآمدی و رضایت شغلی معلمان پژوهنده و غیر پژوهنده

فصل اول

کلیات پژوهش

 

 

 

چکیده

 

مطالعه حاضر به هدف بررسی مقایسه ای احساس خود کار آمدی و رضایت شغلی معلمان پژوهنده و غیر پژوهنده دبیرستانهای دخترانه سندرک در سال تحصیلی 93-1392 انجام شد . 30 نفر از معلمان غیر پژوهنده و 10 نفر پژوهنده انتخاب و به سوالای پرسشنامه خودکار آمدی عمومی شرر و رضایت شغلی اسمیت ، کندال ، هیولین پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آمار استنباطی  T تک نمونه ای و T مستقل استفاده شده است و با استفاده از نرم افزار SPSS  انجام شد .نتایج نشان داد که بین خودکار آمدی معلمان پژوهنده و غیر پژوهنده تفاوت معنا دار وجود ندارد و فرضیه مورد نظر رد می شود و فرضیه صفر مورد تایید قرار می گیرد و نیز نتایج نشان داد که بین رضایت شغلی معلمان پژوهنده و معلمان غیر پژوهنده تفاوت معنادار وجود دارد و فرضیه مورد تایید قرار می گیرد.

کلمات کلیدی : احساس خود کار آمدی ، رضایت شغلی ، پژوهنده ، غیر پژوهنده ، معلم

 

  

 

1-1-مقدمه :

در هر سازمان ، مهمترین عامل در نیل به اهداف ، نیروی انسانی است و شکی نیست که موفقیت و پیشرفت سازمان ها به نیروی انسانی آنها بستگی دارد وزارت آموزش و پرورش از سازمانهای مهمی است که نیروی انسانی آن اغلب ، افرادی پر تلاش و متعهدند و اگر شرایط کاری و انگیزشی آن ها مساعد باشد ، استعداد و مهارت خود را بیشتر در خدمت آن سازمان به کار خواهند گرفت .

شاید کامل ترین و از لحاظ بالینی سودمندترین و از جهت نظری پیچیده ترین مدل موجود در رفتار درمانی معاصر ، نظریه شناختی اجتماعی بندورا باشد ( قاسم زاده ، 1380 ) . در این دیدگاه ، رفتار ، عوامل فردی و عوامل محیطی ، همه به عنوان تعیین کننده های به هم وابسته عمل می کنند افراد نه منحصرا” توسط نیروهای درونی به حرکت در می آیند و نه برده ی محیط هستند بلکه یک تعامل متقابل و مستمر بین تعیین کننده های فردی و محیطی وجود دارد ( مادوکس[1] ، 1995 ) . در این دیدگاه تعاملی ، فرد ، اجتماع و عوامل درونی در شکل شناختی ، عاطفی ، رخدادهای بیولوژیک ، رویدادهای محیطی و رفتار به عنوان تعیین کننده های متعامل عمل نموده ، بر روی یکدیگر ، تأثیر می گذارند و از هم تأثیر می پذیرند . ( بندورا [2]، 2000 ، 2004 ) .

بر اساس تئوری شناختی – اجتماعی بندورا عامل اصلی تعیین کننده ی موفقیت معلمان ، قضاوت های آن ها در مورد خودکار آمدی شان است . معلمان با توجه به توانایی های شناختی و مهارت های مسئله گشایی که برای عملکرد کارآمد ضرورت است ، درباره ی خودکارآمدی خود داوری می کنند .

پژوهش ها نشان داده اند که هر چه سطح خوکارآمدی بالاتر باشد ، دامنه ی فرصت ها و عملکرد شغلی و علاقه به آن بیشتر است . خودکارآمدی کم ممکن است عملکردهای شغلی را محدود کند و باعث تردید در مورد کارآمدی عملکرد آموزشی و تدریس یا مدیریت کلاس شود .

از طرف دیگر ، هم در عرصه ملی و هم در عرصه بین المللی ، کیفیت آموزش موضوعی مهم است و نظام تعلیم و تربیت هر جامعه در صدد است تا این نیاز را با شیوه های آموزشی و نظارت های هدفمند به سمت بهبود کیفیت آموزش و تربیت صحیح معلمان دنبال کند . مطالعات زیادی در مورد اثرات تدریس مؤثر بر جنبه های رفتاری تدریس متمرکز شده است که مدیریت کلاس را از مهمترین عناصر تدریس خوب ، روشن و برجسته می کند .

رأس[3] ( 1994 ) با مطالعه 88 پژوهش به بررسی تأثیر معلم در دوره های پیش از کالج پرداخت و روابط احتمالی بین حس خودکارآمدی معلم و رفتارهای آنان را تأیید کرد .

زیمرمن [4]( 1955 ) نشان دادند خودکارآمدی و انگیزش دانش آموزان با سطح تلاش و استقامت آنان در کلاس مرتبط است . وی همچنین نتیجه گرفت هر چه خودکارآمدی معلمان بیشتر باشد ، دانش آموزان نیز خودکارآمدی بیشتری خواهند داشت ؛ زیرا ارزیابی دانش آموزان از خود بیشتر به اعمال و رفتارهای معلمان با آن ها بستگی دارد .

امروزه فشارهای عصبی – روانی به عنوان مهمترین فاکتور به وجود آورنده ی بیماری روحی ، جسمی و رفتارهای انسانها توجه اغلب پزشکان ، روانشناسان و دانشمندان مدیریت و علوم رفتاری را به خود معطوف نموده است . به طوری که باید اذعان نمود که فشارهای عصبی نقش مهمی در فراهم نمودن مشکلات روحی و جسمی در انسانها ایفا می کند . اثرات زیانبار و مخّرب فشارهای عصبی تنها در مبتلا کردن افراد به بیماریهای جسمی و روحی نیست بلکه فشارهای عصبی تأثیر بسیار زیان آوری در عملکرد مدیران و کارکنان نیز دارد . شخصی که مورد حمله فشارهای عصبی و روحی قرار می گیرد مسلمأ در تصمیم گیری ، برنامه ریزی ، برقراری روابط با دیگران شیوه اجرای اثربخش کار و در نهایت کارایی و بهره وری فردی دچار مشکل خواهد شد . از طرفی دیگر مهمتر اینکه کارمند دچار فشار می تواند همه کارکنان در ارتباط با خود را دجار فشار عصبی نماید و بدین ترتیب فعالیتها و تلاشها را بی نتیجه و در واقع عقیم می سازد .

رضایت شغلی به برداشتی از فرد از کار خود دارد و نیز نگرش مثبت فرد نسبت به شغلش اشاره می کند ( شهبازی و همکاران ، 1387 ) .

در تعریفی دیگر ، رضایت شغلی عبارت است از حالت عاطفی مثبت و در عین حال لذت بخش که یک فرد از کار و شغل خود احساس می کند ( لاک به نقل قول از وار و اینیسگلو ، 2012 ) .

پس می توان گفت رضایت شغلی یک عنصر اساسی از سلامتی روحی کارکنان و به طور کلی بهزیستی آن ها است ( یانگ و کسلرت [5]، 2010 ) .

یا رضایت شغلی معیاری است که گویای راضی و شاد بودن کارکنان از شغل خود می باشد ( داوال ، تاها و ایسمایی [6]، 2009 ) .

درباره رضایت شغلی ، عوامل زمینه ساز و ایجادکننده آن ، نظریه های گوناگون و متفاوتی ارائه شده است ؛ که می توان آن ها را به جنبه های درونی شامل ویژگی های شخصیتی ، احساسات عاطفی ، حالت های انگیزشی و هیجانی و جنبه های بیرونی شامل شرایط و ویژگی های سازمانی ، اجتماعی و فرهنگی دسته بندی کرد ( کروس[7] و همکاران ، 2006 ) .

دانیل [8]( 2009 ) معتقد است که عوامل تأثیر گذار بر رضایت شغلی متفاوت و متعدد هستند که از نظر وی می توان از چهار دیدگاه یا چشم انداز به این مسأله نگاه کرد : 1 – فاکتورهای جمعیت شناسی نظیر ( سن ، سوابق تحصیلی و جنسیت ) 2 – عوامل سازمانی نظیر ( فرهنگ ، شیوه های مدیریتی ، پرداخت ها ، امنیت شغلی و فرصت ها ) 3 – عوامل ویژه کاری مانند ( استقلال فردی ، رقابت ، شفافیت کاری ، روحیه شاد ) 4 – عوامل روانشناختی چون روح و روان فرد سروکار دارد ، لذا می توانند از معیارهای پیش بینی کننده مهمی در رضایت شغلی به شمار آیند . به نظر وی ، یکی از عوامل اساسی روان شناختی ، توجه به خود ارزیابی افراد است . اساسا” ، ادراک فرد از خود ، توانایی اش در کنترل عواطف و حس مسئولیت شخصی باعث می شود فرد وضعیت شغلی را درک و نسبت به آن واکنش نشان دهد ( دیوید ریکارد [9]و همکاران ، 2010 ) . بنابراین می توان نتیجه گرفت که رضایت شغلی معلمان ، احتمالا” از باور کارآمدی آن ها منشأ می گیرد . خودکارآمدی معلمان ، به طور غیر مستقیم رضایت شغلی آن ها را تا حدی تحت تأثیر قرار می دهد که با نیازهای ذاتی کارایی آنان مواجهه می شود و به طور غیر مستقیم ، به عملکرد معلمان منتهی می شود ( کاپارا [10]و همکاران ، 2006 ) .

وروم نشان داد که بین رضایت شغلی و میزان کارایی رابطه مثبت وجود دارد یعنی رضایت شغلی افزایش کارایی را باعث می گردد ( نقل از پایدار ، 1387 ) .

پاداشی ( 1388 ) . نشان داد که بین رضایت شغلی و خودکارآمدی رابطه معنی دار وجود دارد . کلارالین ، هس[11] در تحقیقی تأثیر خودکارآمدی معلم بر رابطه بین رضایت شغلی و انگیزه ترک را بررسی کرد نتایج تحلیل نشان داد که خودکارآمدی معلم تأثیر مستقیمی بر رابطه رضایت شغلی و انگیزه ترک دارد . ( نقل از پاداشی ، 1388 ) .

استون[12] ( 1994 ) در پژوهشی نشان داد که تبادل اندیشه و همراهی با دانش آموزان و استفاده از فنون جدید یادگیری در ارتقای محیط مؤثر کلاس درس نقش دارد . همچنین ، دانش آموزان آسیب پذیر تا حد زیادی از معلمانی بهره می برند که به آن ها اهمیت می دهند و مایل و مصمم اند که در محیط یادگیری تفاوتش واقعی به وجود آورند .

رمضانی نژاد و همکاران ( 1382 ) نیز در پژوهشی دریافتند از بین روش های مختلف کلاس داری ، معلمان بیشتر از روش ارتباط مؤثر عاطفی – اجتماعی و نظارت و کنترل بر کلاس استفاده می کنند . مقایسه سه بعد از مدیریت کلاس در بین ویژگی های مختلف معلمان ، تفاوت معنی داری نشان نداد و فقط دبیران زن بیشتر از روش نظارت و کنترل استفاده می کنند .

در پژوهش حاضر به بررسی مقایسه ای احساس خودکارآمدی و رضایت شغلی معلمان پژوهنده و غیر
پژوهنده دبیرستانهای دخترانه شهر سندرک پرداخته شده است .

 

 

 

 

 

1-2-بیان مساله

 

      خودکارآمدی مهمترین عامل تعیین کننده فعالیت هایی است که ما بر می گزینیم و نیز عامل تعیین کننده شدتی است که ما اعمالمان را انجام می دهیم (هرگنهان و السون[13],1386). خودکارآمدی از نظریه شناختی آلبرت بندورا مشتق شده است که به باورها یا قضاوتهای فرد به تواناییهای خود در انجام وظایف و مسئولیتها دارد (بندورا,1997). باورهای خودکارآمدی پیش بینی ساده رفتار نیست و با «می خواهم انجام دهم» کاری نداشته بلکه با این عبارت که «می توانم انجام دهم»سروکار دارد(ذبیحی حصاری,1384).

در دیدگاه شناختی اجتماعی بندورا افراد نه به وسیله نیروهای درونی برانگیخته می شوند و نه به وسیله نیروهای بیرونی به طور خود کار کنترل می شوند.نظریه شناختی اجتماعی ,دیدگاهی بافتی است زیرا بر این فرض استوار است که رفتار نشان دهنده تعامل فرد با محیط است(پنتریچ و شانک[14],2002). خودکارآمدی نقش تعیین کننده ای بر خود انگیزشی افراد دارد.زیرا باور خودکارآمدی بر گزینش اهداف چالش آور به میزان تلاش و کوشش در انجام وظایف,میزان استقامت و پشتکاری در رویارویی با مشکلات ومیزان تحول فشارها اثر می گذارد (بندورا,2000). تجربیات ناشی از موفقیت و یا شکست کارکنان در طول سالهای خدمت,تصورات آنان را  در رابطه با تواناییهایشان نسبت به انجام وظایف شغلی تحت تاثیر قرار می دهد (عبداللهی,1385). معمولا افراد فعالیت ها و موقعیت هایی را می جویند و با شور و شوق به آنها گرایش دارند که احساس کنند می توانند خود را با آنها سازگار نموده یا از پس آنها برآیند,در حالیکه از فعالیتها و موقعیتهایی که فکر می کنند توانایی مقابله کردن آنها را از پای در می آورند,دوری می جویند. (مارشال ریو[15],1386).

(بندورا 1977). خودکارآمدی را یکی از فرایندهای شناختی می داند که ما از طریق آن بسیاری از رفتارهای اجتماعی وخصوصیات شخصی را بسط می دهیم . اینکه افراد به آزمایش یا کنار آمدن با موفقیتهای مشکل خواهند پرداخت یا نه ، تابعی از میزان اطمینان آنها به کار آمدی خود است . افراد از موقعیت های تهدید کننده ای که معتقدند توان کنار آمدن موفق با موقعیت ها توانا می بینند قاطعانه عمل می کنند.

خودکارآمدی ادراک شده ، نه تنها ترسها و بازداریهای انتظاری را کاهش می دهد،بلکه از طریق انتظار موفقیت احتمالی بر میزان تلاش برای کنار آمدن اثر می گذارد.

انتظار خودکار آمدی ، معین می کند که تلاش افراد تا کجا ادامه می یابد وتا کجا در مواجهه با موانع وتجارب مشکل آفرین مقاومت می ورزند ، هر چه انتظار کار آمدی بیشتر باشد تلاشها فعالتر هستند.(بندورا،1996).

(جایاراتن و سرینیکا[16] 1991). در پژوهشی به عنوان (( فرسودگی و رضایت شغلی ، آیا بین این دو ارتباطی وجود دارد ؟ )) پی بردند که ویژگی های شخصیتی ( مهارت ، توانایی ،  تعارض ارزشی و تعهد ) عامل اصلی در مواجهه با استرس شغلی می باشند ، علاوه بر این متغیرهای سازمانی همبستگی قوی ای را با فرسودگی و رضایت شغلی نشان دادند .

( آرچز جوان[17] ، 1991) . در پژوهشی نتیجه گیری کرد که وجود منابع مالی بر کاهش فرسودگی شغلی ،تاثیر مثبت داشته است ( دل پاپن و جاکوب ،[18] 1996 ) . به این نتیجه دست یافتند که فرسودگی روانشناختی یک رابطه علی با رضایت شغلی دارد.

آلکساندر ، کرر و شونن فوگل [19](1995) . به این نتیجه رسیدند که دانش آموزان تیزهوش نسبت به دانش آموزان عادی باورهای خودکارآمدی بیشتری داشته و از راهبردهای خودگرانی بیشتر استفاده می کنند.

 براي دانلود متن کامل پايان نامه اينجا کليک کنيد.



نوشته شده توسط مدیر سایت در جمعه 4 تير 1395

پایان نامه : بررسی مهمترین موانع اداری- خدماتی موثر بر صادرات محصولات غیر نفتی

چکیده :

توسعه صادرات و بین المللی شدن شرکت ها در یک تقسیم بندی کلی به وضعیت دو عامل وابسته است: ال) محیط داخلی سازمان و ب) محیط خارج سازمان . یک مجموعه از عوامل خارجی موثر بر عملکرد صادراتی سازمان را می توان عوامل اداری خدماتی نامید. به عبارت دیگر یک بنگاه صادراتی پس از بازاریابی، تولید و آماده سازی محصول در فرایند خروج کالا از کشور با عملکرد نهادها و دستگاه های مختلف دولتی و خصوصی مواجه می شود که در این پژوهش به شناسایی مهمترین فعالیت های بازدارنده این بخش از فرایند صادرات پرداخته شد.

جامعه آماری این پژوهش کلیه بنگاه های صادراتی مستقر در استان هرمزگان در سال 1392می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی، پیمایشی و تحلیل می باشد. به کمک نمونه گیری تصادفی تعداد 35 بنگاه به منظور انجام پژوهش میدانی انتخاب گردیدند. نتایج آزمون فرضیه اول نشان داد که تفاوت معنا‌داری میان مانع‌گری فعالیت‌های اداری ـ خدماتی صادرات وجود دارد. دو فعالیت «ارزیابی کالا توسط کارشناس سرویس ارزیابی ..» و «حل و فصل دعاوی» بیشترین مانع‌گری را نشان می‌دهند. نتایج آزمون فرضیه‌ی دوم نیز همانند فرضیه‌ی اول نشان داد که تفاوت معنا‌داری میان مانع‌گری این سازمان‌ها و نهادها وجود دارد. کمترین مانع‌گری را سازمان بازرگانی در مسیر اداری ـ خدماتی صادرات ایجاد می‌نماید. «انتقال دهندگان ارز» و «مراجع حل و فصل دعاوی» بیشترین مانع‌گری را دارند. در آزمون فرضیه سوم، نتایج نشان داد که فعالیت « دریافت کالا (توسط گمرک مرزی) و تطبیق محموله با پروانه صادر شده » با تغییر سابقه صادرات، با افزایش مانع‌گری مواجه‌ است. مطابق فرضیه‌ی چهارم نیز، با افزایش اندازه سازمانی، مانع گری «شرکت پستی» افزایش پیدا می­کند.

 

1-1) مقدمه

در ادبیات توسعه ی اقتصادی راهکارهای مختلفی برای حرکت در مسیر توسعه شناخته شده است. تجربه ی توسعه ی اقتصادی در کشورهای متنوع است، اما هر راه از نقاط قوت و محدودیت هایی برخوردار می باشد. در این چارچوب توجه به تولید و بازرگانی صادرات گرا از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در واقع، صادرات نماد تفکر و پتانسیل تولید و اشتغال یک جامعه محسوب می شود زیرا ثروت و دارائی را برای مردم جامعه ارمغان می آورد. رهایی از اقتصاد تک محصولی و ایجاد تنوع در درآمدهای ارزی و افزایش مستمر سهم صادرات غیرنفتی، موجب کاهش آسیب پذیری ساختار اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه و جلوگیری از تعویق اجرای برنامه های اقتصادی کشور از نوسانات غیرطبیعی بازار شده و ریسک سرمایه گذاری ها را پوشش می دهد. در این شرایط است که رکن اصلی در کارآمدی سرمایه، یعنی امنیت سرمایه گذاری مهیا شده و حرکت چرخ توسعه آغاز می گردد .

به طور کلی داد و ستد کالا میان افراد بشر و جوامع مختلف، از دیر باز تابع ضوابط و قواعد مشخصی بوده است. هر چند این ضوابط یا مقررات ممکن است بسیار ساده و ابتدایی بوده و شکل مدون و مکتوب نداشته باشد. به مرور زمان با رشد جوامع و رونق و توسعه ی هر چه بیشتر داد و ستد، شررایط و مقررات تجارت از اهمیت و اعتبار لازم برخوردار شد و دولت ها با اهدافی نظیر «ایجاد نظم و برقراری ضابطه در امر مبادلات خارجی»، «کسب درآمدهای ارزی»، «حفظ مصالح جامعه»، «حمایت از حقوق مصرف کننده»، «پشتیبانی از صنایع نوپا»، «جلوگیری از رقابت های ناسالم» و «حفظ سطح اشتغال» و در پاره ای موارد «ملاحظات سیاسی»، به تدوین و تصویب مقرراتی دست زدند که «اصول و قواعد تجارت» یا «مقررات صادرات و واردات» نامیده شد .

اما افزایش بی رویه ی قوانین و مقررات، نه تنها بازرگانان را دچار سردرگمی و یاس می- کند، بلکه کارمندان و مدیران آن ها و حتی قانون گذاران را از درک صحیح قوانین مختلف عاجز می سازد. البته این نکته نیز قابل ذکر است که همیشه وجود مقررات موجب پیدایش تشریفات نمی شود؛ گاه، فقدان مقررات و روش های روشن و ممیز، زمینه ساز ایجاد تشریفات خود ساخته است .

این پژوهش، با بررسی ادبیات موضوع و مطالعات صورت گرفته در زمینه ی موانع پیش روی صادرکنندگان، ضمن تحلیل اقسام موانع پیش روی صادرات، با نظر سنجی از صادرکنندگان به شناخت مهمترین موانع بخش اداری- خدماتی صادرات غیر نفتی در استان هرمزگان پرداخته و عوامل موثر بر ماهیت این موانع را مورد تحلیل قرار می دهد. در واقع، آن بخش از فرایند صادرات که یک صادرکننده پس از تولید و آماده ی صدور شدن کالا، در خروج محصول از کشور و وصول آن به خریدار با آن مواجه است، مورد واکاوی و بررسی گلوگاه های ممکن قرار می­گیرد .

1-2) تشریح و بیان مساله

از دیر باز، انگیزه ها و منافع صادرات همواره مورد توجه اقتصاددانان بوده است؛ بعضی از نظرات ایشان حتی با وجود به قدمت ابزار آن ها، هنوز هم تازگی خود را حفظ نموده است. به عنوان مثال نظریات اندیشمند بزرگ علم اقتصاد، «جان استورات میل»، که با نقل قول و الهام از «دیوید ریکاردو» در قرن نوزدهم ارائه شده و به طور خلاصه شامل موارد ذیل می- باشد :

1- به وسیله ی صادرات، یک کشور قادر به وارد کردن کالاهایی خواهد شد که خود نمی- تواند تولید کند .

2- با توسعه صادرات، نیروهای مولد جهانی در مکان ها و بخش هایی به کار گرفته می- شوند که از کارایی و بهره وری بیشتری برخوردار شده و در نتیجه تولید جهانی به حداکثر میزان خود رشد می یابد .

3- توسعه ی صادرات، به طور طبیعی موجب کاهش قیمت ها شده و در نهایت مصرف کنندگان از آن منتفع خواهند گردید .

4- گسترش و تشویق صادرات عاملی است که موجب سازمان دهی تولید برای بازارهای بزرگ تر شده و در نتیجه روش های تولیدی مناسب تر و کم هزینه تر به دلیل فشردگی رقابت در آن بازارها، به کار گرفته می شود .

5- حقیقت این است که تولید بیشتر در یک مکان به هر روشی که باشد، در افزایش موجودی نیروهای مولد جهان موثر واقع می شود (هاشمیان اصفهانی، 1384، صص. 38-37) .

بنابراین توسعه ی صادرات موجب افزایش درآمد و استغال شده و به علت صرفه جویی های ناشی از مقیاس یا بهبود روش های تولیدی، کارایی و بهره وری عوامل تولید ارتقا خواهد یافت؛ و چنانچه ظرفیت های استفاده نشده ی تولید و اشتغال ناقص در کشورهای در حال توسعه وجود داشته باشد، (که عملاً وجود دارد) افزایش تولید و صادرات، نه تنها قیمت های داخلی را افزایش نمی دهد، بلکه افزایش کارایی، صرفه جویی های مقیاس و بهبود تکنیک های تولید، میزان تولید داخلی را (حتی با داده های ثابت) گسترش داده و قیمت های کالاهای تولید شده در داخل کشور را کاهش می دهد (هاشمیان اصفهانی، 1384، ص. 38) .

موفقیت سازمان های صادرکننده در بازارهای بین المللی اتفاقی نیست. تشویق سازمان ها به صادرات و بین المللی شدن شرکت های نوپا، به وضعیت دو عامل وابسته است: الف) محیط داخلی (نظیر ویژگی های جمعیتی موسسه ی بازرگانی (تعداد، سن، جنسیت، تحصیلات و …) و نیز شایستگی های سازمان، انگیزه ها و نگرش های مدیر ارشد) و ب) محیط خارجی (نظیر نوع و سطح رقابت برای منافع کمیاب در بازار داخلی و سیاست ها و خدمات تشویقی جهت انجام صادرات در شرکت های نوپا) (وستد، 1995، ص. 9)؛ از این رو توجه به ابعاد مختلف توانمندسازی سازمان ها، پرورش محیط داخلی آن ها و تلاش جهت هم سو سازی محیط خارجی سازمان با اهداف صادراتی شرکت ها از اصول گریز ناپذیر سیاست گذاران در تدوین مشی های صادراتی و توسعه ی صادرات است .

 براي دانلود متن کامل پايان نامه اينجا کليک کنيد.



نوشته شده توسط مدیر سایت در جمعه 4 تير 1395

پایان نامه رابطه سرمایه انسانی و شایستگی‌ محوری کارکنان با عملکرد شغلی در شرکت‌های بیمه خصوصی ایران

چکیده:

با جایگزین شدن اقتصاد تولیدی به اقتصاد خدمت محور، اهمیت سرمایه انسانی به عنوان عامل کلیدی بازار با قدرت فزاینده‌ای آشکار شده است. شرکت‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که اگر بخواهند خود را متمایز از دیگران بدانند و در بازار به رقابت بپردازند ملزم به استخدام، آموزش و پرورش و نگهداری نیروی انسانی با استعدادهای برجسته هستند. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه کیفیت سرمایه انسانی و شایستگی‌محوری کارکنان با عملکرد شغلی در شرکت‌های بیمه خصوصی به انجام رسید. فرضیه اصلی این پژوهش به بررسی رابطه بین کیفیت سرمایه انسانی و عملکرد شغلی از طریق متغیر میانجی شایستگی‌محوری کارکنان در شرکت‌های بیمه خصوصی می‌پردازد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، جزء پژوهش‌های کاربردی و از نظر روش پژوهش، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه مدیران شرکت‌های بیمه خصوصی (شامل مدیران عامل، ارشد و عملیاتی) با بیش از 5 سال سابقه فعالیت در شهر تهران می‌باشند. برای انجام این پژوهش، از مطالعات کتابخانه‌ای شامل بررسی و مطالعه مقالات و پژوهش‌های صورت گرفته و همچنین از روش‌های میدانی مانند ابزار پرسشنامه که به همین منظور تهیه گردیده است، استفاده شده است. به منظور تجزیه‌و‌تحلیل داده‌های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه، از روش‌های آماری مختلف همچون آزمون‌های تحلیل همبستگی، آلفای کرونباخ، کولموگروف- اسمیرنوف و مدلسازی معادلات ساختاری استفاده گردیده است. نتایج حاصل حاکی از آن است که فرضیه اصلی این پژوهش مورد تایید قرار گرفته است. به عبارت دیگر، کیفیت سرمایه انسانی از طریق متغیر میانجی شایستگی‌ محوری کارکنان با عملکرد شغلی در شرکت‌های بیمه خصوصی رابطه دارد.

فصل اول: کلیات پژوهش

1-1- مقدمه

ﺳﺎزﻣﺎن‌ها، ﻧﻬﺎدﻫﺎیی اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺳﺎﻳﺮ ﻧﻬﺎدﻫﺎ از اﻓﺮاد ﺗﺸﻜﻴﻞ ﺷﺪه‌اند. مهمترین سرمایه‌ی سازمان‌ها و عامل تحقق اهداف و برنامه‌های هر سازمان، افرادی هستند که در آن کار می‌کنند. صاحبنظران معتقدند که بدون نیروی انسانی ماهر، توانمند، متعهد و خشنود، تحقق اهداف سازمانی غیر ممکن است. با وجود اینکه پیشرفت فناوری‌های ارتباطی، سازمان‌ها را به سمت مجازی بودن (با مشخصه‌ی عدم‌تمرکز نیروی انسانی از نظر جغرافیایی و متغیر بودن تعداد کارکنان) سوق میدهد اما در هر حال تحقق اهداف اقتصادی، تجاری، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی- چه در سطح کلان و ملی و چه در سطح بنگاه‌های خرد- مستلزم وجود افرادی است که در قالب سازمان، اداره، شرکت، مؤسسه و حتی خانواده فعالیت می‌کنند.

امروزه، رقابت شدید و تغییرات فناوری، فشار روزافزونی بر سازمان‌ها و شیوه‌های متنوع آنها در افزایش بهره‌وری نیروی انسانی‌شان وارد می‌سازد. اکنون از نیروی کار سازمان‌ها، انتظار می‌رود تاثیر بیشتری در تولیدات و خدماتی که ارائه می‌دهند، داشته باشند. این درست همان چیزی است که موجب شده در محیط رقابت، شایستگی اهمیت یابد. محیط منابع انسانی ایران نیز بی‌تاثیر از این تغییر و تحولات نیست و هدف‌های آن همگام با تحولات جهانی، در حال تغییرند.

2-1- بیان مسأله

در ایران بیش از یک دهه از اجرای رویکرد خصوصی‌سازی سازمان‌های دولتی می‌گذرد و امروزه به طور جدی شاهد تغییر فضای کسب‌و‌کار سازمان‌ها از محیط حمایتی به محیط رقابتی هستیم. در چنین محیطی سازمان‌ها برای بقا و کسب موفقیت پایدار، نیازمند مدیریت مدبرانه و صحیح با اتکا بر منابع محدود و ارزشمند هستند. از طرف دیگر با توجه به ارائه طرح تحول در صنعت بیمه کشور که در نهایت به افزایش رقابت در صنعت بیمه منجر شده است، واضح است شرکت‌هایی که بتوانند از منابع خود بهتر استفاده کنند، موفق‌تر خواهند بود. نیروی انسانی عامل اصلی طرح تحول بیمه است. در واقع، در مقایسه با فعالیت‌های تولیدی که پیشرفت‌های تکنولوژیک نقش مهمی در کیفیت تولید و قدرت رقابتی آن‌ها دارد، در صنعت بیمه، سرمایه انسانی اهمیت ویژه‌ای داشته و مهم‌ترین عامل موفقیت و عدم‌موفقیت شرکت‌های بیمه در یک محیط رقابتی است. صنعت بیمه یکی از بخش‌های مهم اقتصادی جامعه است و چون صنعتی خدماتی محسوب می‌شود، واضح است که نیروی انسانی و شایستگی او مهمترین منبع آن محسوب می‌شود که در توسعه و پیشرفت شرکت‌های بیمه نقش بسزایی دارد (اسکندری، 1389).

شایستگی‌های محوری بواسطه ایجاد ارزش‌افزوده برای مشتریان، نقطه قوت خاص یک شرکت در مقایسه با سایر شرکت‌های رقیب در صنعت تلقی می‌شوند. شایستگی‌های محوری به نوعی حاصل یادگیری جمعی در سازمان است و شامل ایجاد هماهنگی در مهارت‌های ارائه خدمات و محصولات متنوع و ادغام جریان‌های چندگانه فن‌آوری در درون سازمان می‌باشد که این نوعی ارتباط، مشارکت و تعهد عمیق به فرایندهای کاری را در سراسر شرکت ایجاد می‌نماید (صناعی و همکاران، 1391). مسلما یکی از فاکتورهای مهم جهت تقویت شایستگی‌های محوری در سازمان‌ها، منابع انسانی یا به عبارت بهتر سرمایه‌های انسانی موجود می‌باشد.

شایستگی یک شخص مجموعه‌ای از مهارت‌هاست که یک فرد باید به منظور انجام رضایت‌بخش یک کار مشخص دارا باشد (Hafeez et al, 2007). شایستگی‌های منابع انسانی بر عملکرد کسب‌و‌کار تاثیر می‌گذارد. پژوهش‌ها نشان داده‌اند زمانی که متولیان شرکت، منابع انسانی شایسته‌ای باشند، حدود 20 درصد بر نتایج کسب‌و‌کار تاثیر می‌گذارند. در واقع، هر موقعیت شغلی به شایستگی‌های مشابهی برای تاثیرگذاری بر عملکرد کسب‌و‌کار نیازمند می‌باشد (اولریش و همکاران، 2008).  

با توجه به اهمیت و در عین حال کمبود نیروی انسانی شایسته در شرکت‌های بیمه خصوصی ایران، ضرورت انجام این پژوهش الزامی به نظر می رسید، لذا این پژوهش با هدف ارتقا عملکرد شغلی کارکنان شرکت‌های بیمه، شایستگی‌های محوری کارکنان این شرکت‌ها به عنوان یک عامل اصلی در کسب مزیت رقابتی را مورد تاکید قرار می‌دهد و به دنبال یافتن پاسخ به این مساله است که آیا جهت ارتقا عملکرد شغلی نیروی انسانی موجود در شرکت‌های بیمه، نیازمند تجهیز آن‌ها به شایستگی‌های محوری هستیم؟

 براي دانلود متن کامل پايان نامه اينجا کليک کنيد.



نوشته شده توسط مدیر سایت در جمعه 4 تير 1395

پایان نامه : تعیین تاثیر فعالیت های ترفیع (تبلیغات و فعالیت های پیشبرد فروش) و ارزش ویژه برند

مقدمه

نقش برند ها در شناسایی محصولات شرکت در بازارهای رو به گسترش امروزی، نقشی انکارناپذیر است (پرهیزگار و عابد، 1391). امروزه ایجاد برندهای قدرتمند به یکی از اساسی ترین دغدغه های مدیران شرکت ها مبدل شده است که ضمن عمل به وعده ها و تعهدات، قدرت توانمندی های شرکت را در طول زمان ارتقاء دهند (اسداله و همکاران، 1390).

برندها از زمره با ارزش ترین دارایی های شرکت ها محسوب می شوند، توجه به مفاهیمی چون برند، مدیریت آن و ارزش ویژه نام تجاری، سبب دستیابی به جایگاهی مناسب در اذهان مشتریان می گردد (پرهیزگار و عابد، 1391) و امروزه شرکت های موفق نشان داده اند که برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار، توجه به برندسازی و ارزش ویژه برند، ضروری و حیاتی می باشد (دیواندری و همکاران، 1390).

در سال های اخیر موضوع ارزش ویژه برند توجه محققان حوزه ی بازاریابی را بسیار به خود جلب کرده است. مطابق نظر آکر[1](1996)، ارزش ویژه برند، تفاوت قیمتی را که یک برند قوی در مقایسه با یک برند متوسط در فروش خود جذب می کند، نشان می دهد. از این رو ارزش ویژه برند به عنوان معیاری برای سنجش قدرت برندها و نیز شرکت ها پیشنهاد می گردد (اسداله و همکاران، 1390).

یکی از دلایل محبوبیت ارزش ویژه برند، نقش استراتژیک و پر اهمیت آن در کسب مزیت رقابتی و تصمیمات استراتژیک مدیریتی می باشد. زمانی که ارزش ویژه برند به طور صحیح و موضوعی مورد ارزیابی قرار گیرد، استاندارد مناسبی برای اندازه گیری تاثیر مداوم تصمیمات بازاریابی می باشد (Atilgan et al.., 2005). ساخت و ایجاد ارزش ویژه برند، هدف ارزشمندی در بازاریابی است از این رو که می تواند ضامن موفقیت های بیشتر و درآمدهای روزافزون باشد (Yoo, 2009 ).

برخی از محققین دریافته اند که فعالیت های ترفیع، اثر مثبتی بر ارزش ویژه برند دارند. قرار گرفتن مصرف کنندگان در معرض فعالیت های ترفیع مکرر یک برند، می تواند به سطوح بالاتر ارزش ویژه برند منجر شود که از طریق افزایش آگاهی برند مصرف کننده، توسعه تداعی های مطلوب و بهبود ادراکات کیفیتی حاصل می گردد (Pappu et al.., 2008). در نتیجه هدف اصلی پژوهش حاضر عبارت از بررسی تاثیر فعالیت های ترفیع بر خلق و نگهداری ارزش ویژه برند شرکت پارس خزر می باشد.

1-2) بیان مساله

دانشگاهیان و بازاریابان حرفه ای به ارزش ویژه برند به عنوان سکویی برای ساختن مزیت های رقابتی، جریان های درآمدهای آینده و ثروت سهامداران توجه کرده اند. برخی از محققان نیز به این نتیجه رسیده اند که ارزش ویژه برند محصولات، سودها آینده و جریانات نقدی بلندمدت را به طور مثبتی تحت تاثیر قرار می دهد (Kim et al.., 2003). اهمیت ارزش ویژه برند، عواید فراوانی برای شرکت هایی که مالک برندها هستند، در بر دارد. سالومون و استوارت[2] (1999)، بیان کرده اند که ارزش ویژه برند برای شرکت، مزیت رقابتی فراهم می سازد زیرا به برند قدرت می بخشد تا سهم بیشتری از بازار را به دست آورد و حفظ نماید و با قیمت و حاشیه ی سودهای بیشتر بفروشد (Jung et al.., 2008). سطح های بالاتر ارزش ویژه برند به ترجیحات و قصدهای خرید بالاتر مصرف کننده منتهی می گردد و همچنین برگشت های موجودی بالاتری را نیز در پی دارد (Pappu et al.., 2005).

ارزش ویژه برند، سازمان ها را قادر می سازد که علاوه بر حفظ سهم بازار خود، مبلغ بیشتری را نیز در ازای برند خود مطالبه نمایند (Lee and Back, 2009). در واقع ارزش ویژه برند، باعث افزایش کارایی برنامه های بازاریابی می شود، مخارج و هزینه های فعالیت های ترفیعی را کاهش می دهد و از طریق گسترش برند، سکویی برای رشد و توسعه آن ایجاد می نماید. بنابراین ارزش ویژه برند می تواند باعث افزایش سهم بازار و افزایش سودآوری شده و برای سازمان جریان نقدی ایجاد نماید. در سال 1989، موسسه علمی بازاریابی، ارزش ویژه برند را به عنوان ارزشی تعریف می کند که به وسیله ی نام برند، افزوده می گردد و در بازار به عنوان حاشیه های سود و سهم های بازار بیشتر پاداش داده می شود که می تواند توسط مشتریان و اعضای زنجیره تامین به عنوان دارایی مالی و نیز مجموعه ای از تداعی ها و رفتارهای مطلوب دیده شود (Yasin et al.., 2007).

در حقیقت، ساخت ارزش ویژه برند، هدف ارزشمندی در بازاریابی می باشد زیرا می تواند ضامن موفقیت ها و درآمدهای بی شماری باشد (Yoo, 2009). بازاریابان به ارزش ویژه برند به عنوان سازنده ی شهرت و یا قدرت برند (شامل: آگاهی، آشنایی، سطوح اعتبار و وجه تمایز با برندهای رقیب در ذهن مصرف کننده) اشاره کرده اند(Delgado-Ballester, 2008). ارزش ویژه برند، احتمال انتخاب برند را افزایش داده و منجر به وفاداری مشتری به یک برند خاص می شود (Rajh, 2005).

به زعم آکر (1991)، ارزش ویژه برند یک مفهوم چند بعدی است و چهار بعد پراهمیت آن عبارتند از: آگاهی از برند، کیفیت درک شده، تداعی های برند و وفاداری برند (Lee and Back, 2010). ارزش ویژه برند بالا سبب می شود که مصرف کنندگان به ادعاهای بیش از اندازه ی فعالیت های ترفیع، با احتمال بیشتری اعتقاد یابند و نیز ارزش ویژه برند بالا، اثرات منفی انتخاب مشتریان از ترفیعات فروش غیرجذاب را کاهش می دهد و در نهایت، ارزش ویژه برند بالا، استنباط های منفی پس از افزایش قیمت را محدود می کند (Walf et al.., 2005). در مجموع می توان گفت که ارزش ویژه برند، ارزش را برای مشتری می افزاید، برای ایجاد و خلق موقعیت های رقابتی قابل دفاع، کمک می کند، مصرف کنندگان را نسبت به فعالیت های ترفیع و ترفیعات، پذیراتر می سازد و نفوذ در بازارها را تسریع می بخشد (Delgado-Ballester et al.., 2005).

همانظور که ذکر شد، کارشناسان و صاحبان صنایع، ارزش ویژه برند را به عنوان یک موضوع پر اهمیت شناخته اند. زیرا عناصر ارزش ویژه برند تاثیر مثبت و معناداری بر روی ادراک مصرف کنندگان و رفتارهای خرید ایشان دارد. بنابراین، شرکت ها نیازمند توسعه ی استراتژی هایی هستند که رشد ارزش ویژه برند را تشویق و تقویت نمایند. تحقیقات نشان می دهند که عناصر آمیخته ی بازاریابی نقشی کلیدی در ایجاد و حفظ ارزش ویژه برند، ایفا می کنند(Buil et al.., 2013).

فعالیت های آمیخته بازاریابی و به خصوص فعالیت های ترفیع، می توانند ادراک مصرف کنندگان درخصوص برند را تحت تاثیر قرار دهند. این عناصر به این منظور دارای اهمیت فراوانی هستند که نه تنها با ارزش ویژه برند در ارتباط مستقیم بوده بلکه در کنترل شرکت نیز قرار دارند و بازاریابان قادرند با مدیریت صحیح این عناصر ارزش ویژه برند را رشد داده و تقویت نمایند. در حقیقت می توان گفت که، عناصر آمیخته ی بازاریابی، ارزش ویژه ادراکات مصرف کننده نسبت به برندها را تحت تاثیر قرار می دهد. برای مثال: یو (2002)، به این نتیجه رسید که گستردگی توزیع و هزینه های فعالیت های ترفیع به طور مثبتی ارزش ویژه برند را تحت تاثیر قرار می دهند (Pappu et al..,2008). دو عنصر بسیار پراهمیت فعالیت های ترفیع، تبلیغات تجاری و فعالیت های پیشبرد فروش می باشند و به نظر می رسد که در مقایسه با سایر عناصر مرتبط با ترفیع محصولات بیشترین تاثیر را بر روی خلق و نگهداری ارزش ویژه برند داشته باشند (West and Prendegast, 2009).

برخی از محققین دریافته اند که فعالیت های ترفیع، اثر مثبتی بر ارزش ویژه برند دارند. قرار گرفتن مصرف کنندگان در معرض فعالیت های ترفیع مکرر یک برند، می تواند به سطوح بالاتر ارزش ویژه برند منجر شود که از طریق افزایش آگاهی برند مصرف کننده، توسعه تداعی های مطلوب و بهبود ادراکات کیفیتی حاصل می گردد (Pappu et al.., 2008) لاو و مهر[3] (2000)، گزارش داده اند که شرکت هایی که بودجه های بالاتری به فعالیت های ترفیع در ارتباط با پیشبرد فروش اختصاص می دهند، مشتریان بیشتری جذب می کنند که این مشتریان، نگرش های مطلوب تر و ارزش ویژه برند قوی تری دارند و به همان اندازه سهم بازار، بالاتر رفته و سودها نیز افزایش می یابند (Teo and Tan, 2002). به گفته ی یو و دانتو[4] (2002)، ارزش ویژه برند با قوت گرفتن ابعاد ارزش ویژه برند، ایجاد، حفظ و گسترش داده می شود که نتیجه ی فعالیت های بازاریابی بخصوصی می باشد (Yoo and Donthu, 2002). در مجموع، بیشتر تحقیقات ارزش ویژه برند بر متغیرهای آمیخته ی بازاریابی مانند فعالیت های ترفیع، توزیع، قیمت و کیفیت محصول به عنوان عوامل تاثیرگذار بر ارزش ویژه برند؛ تمرکز کرده اند (Yasin et al.., 2007).

تبلیغات از دیدگاه کاتلر عبارتست از:

هر نوع ارائه غیر شخصی به منظور شناسائی و معرفی ایده ها ، کالاها یا خدمات بوسیله فرد یا مؤسسه مشخص یا عامل معرفی کننده ( مبلغ ) در مقابل پرداخت وجهی معین را فعالیت های ترفیع تجاری می گویند. (کاتلر، 1387). تبلیغات در اقتصاد و بازرگانی می‌تواند این گونه تعریف شود: فرآیند روشمند ارائه اطلاعات مناسب، در مورد کالاها و خدمات به مشتریان و ترغیب و متقاعد کردن مؤثر مصرف کنندگان به خرید کالا ها و خدمات. تبلیغات یکی از روشهای تشویق و ترغیب است که از عناصر چهارگانه بازاریابی محسوب می‌شود (علیئی، 1390).

با توجه به اهمیت ایجاد و حفظ ارزش ویژه برند برای شرکت ها و نیز با در نظر گرفتن تبلیغات و فعالیت های پیشبرد فروش در ایجاد آن، لذا هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی تاثیر فعالیت های ترفیع تجاری و فعالیتهای پیشبرد فروش در ایجاد ارزش ویژه برند برای شرکت ها می باشد. بدین ترتیب پرسش اصلی تحقیق عبارتست از:

آیا فعالیت های ترفیع (تبلیغات و فعالیت های پیشبرد فروش) بر خلق و حفظ ارزش ویژه برند تاثیر دارند؟

 براي دانلود متن کامل پايان نامه اينجا کليک کنيد.



نوشته شده توسط مدیر سایت در جمعه 4 تير 1395

مطالب پیشین
:: ظهور طعم ها در آشپزی
:: تعاریف سرمایه فکری
:: پایان نامه مدیریت : بررسی اثرات بانکداری الکترونیک در دولت الکترونیک
:: پایان نامه دلایل عدم استقبال مشتریان از سرویس های بانکداری الکترونیک
:: ضرورت توجه به کیفیت خدمات
:: پایان نامه مدیریت با موضوع انواع پرداخت های الکترونیکی
:: تاریخچه بانکداری الکترونیک در ایران
:: راهنمای پایان نامه مدیریت درباره : بانکداری الکترونیک
:: تعریف خدمت
:: منابع پایان نامه و مقاله در مورد ارزیابی کیفیت خدمات
:: پایان نامه مدیریت در مورد استاندارد و کیفیت در هتل و مراکز اقامتی
:: پایان نامه تعریف هتل
:: پایان نامه مدیریت : عوامل موثر بر انتظارات مشتریان
:: پایان نامه : تعریف مشتری
:: فایل پایان نامه : کیفیت خدمات و رضایت مشتری ، دوقلوهای به هم چسبیده
:: پایان نامه مدیریت : رابطه بین رضایت و کیفیت
:: دانلود مقاله و پایان نامه : تاریخچه کیفیت :
:: پایان نامه مدیریت : مدیریت تکنولوژی مدیریت انتخاب، اکتساب، به کارگیری، توسعه و اشاعه تکنولوژی ها
:: پایان نامه مدیریت درباره : ویژگی های کارت امتیازی متوازن


Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by management-thesis